جستجوی این وبلاگ

۷.۹.۸۸

همه میخواهند کاری کنند...



جمعی از اهالی شهرک شهید بهشتی و اصناف محلی درچهاردانگه با امضای یک استشهاد محلی و همچنین نامه به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ضمن شاره به سوابق مثبت حامد روحی نژاد خواهان تجدید نظر در حکم صادره توسط دادگاه انقلاب شدند.

۶.۹.۸۸

اشپیگل : فریبا پژوه ، روزنامه نگاری که بدون هیچ اتهامی در زندان به سر میبرد


ربایش بخاطر امضای نامه سرگشاده


نخبه کشی که میگن همینه؟!


وقتی حکم عبد ا... مومنی را خواندم با خودم گفتم میخواهند توبه کار کنند. اما وقتی حکم احمد زید آبادی را شنیدم نتوانستم جلوی پوز خندم را بگیرم، با خودم گفتم نمیدونستن چه حکم دیگه ای ببرن! ازهر چی بلد بودن یه چند سالی دادن! و فهمیدم که میشود از یک ادم بی سلاح و کلاه خود که شکل وشمایل رستم گونه ای هم ندارد چقدر ترسید. جوری که از احمد زید آبادی ترسیدند!

بعد که باز هم فکر کردم دیدم در این حکم چقدر ابهام و شبهه هست! یعنی چی یک عمر محرومیت ازفعالیتهای اجتماعی؟ یعنی آقای زید آبادی بعد از زندان شان بروند در بیابان و کویر و دور از اجتماع آدمیزادی فعالیت کنند؟

{نه! یعنی اینکه قلم را زمین بگذارند و دیگر ننویسند و حرف نزنند.} بنده خدا یه عمری اینکاره بوده. اگه ننویسه و حرف نزنه پس چیکار کنه بره سوپر مارکت بزنه؟ با کدوم پول و سرمایه ؟ مگه قلم از نوع قلم زید آبادی نون و آبدار بوده که سرمایه دار باشه؟ بره راننده آژنس بشه ؟ نخبه کشی که میگن همینه؟ آخه خارجیا بشنون به مملکت ما چی میگن؟ بابا یه نفر یه خبطی بکنه تا قیام قیامت تو کتاب تاریخ بچه ها و بزرگا راجع به خودش و جد و آبادش مینویسن. حالا با این حکم تابلو راجع به یه روزنامه نگار که هرچی چلوندینش ،جرمی هم ازش در نیومد انتظار دارین چی راجع به شما بنویسن؟ سعدی یه شعری داره تو مایه های سعدیا مرد نکو نام چی چی حافظا نام نیک نمیدونم چی چی!

بابا آخه نامردی تا کجا؟!

خدا به خیر کنه حکم رمضان زاده رو. بنده خدا دوسره مجرمه. هم اعتراف نکرده هم شناسنامه اش کردی ایه!

قلم بدست مزدور!

۱.۹.۸۸

یک توصیه مهم سلامتی- جانی!



بازداشتی های پیش از این، بازداشتی های بعد از این، در معرض بازداشتی ها، علاقمندان به خواندن دعای کمیل برای دوستان دربند، دوستان مرحوم رامین پور اندرجانی و افرادی مانند او اما هنوز در قید حیات، افراد مطلع در وقایع مختلف و خلاصه همه کسانی که احتمال بازداشت و فوت ناگهانی شان ممکن است برود، لطفا به این توصیه مهم سلامتی- جانی توجه کنند:

اگر در یک موضوع خفنی مثل اتفاقات کهریزک شاهد ماجرایی بودید ، هرگز با صدای بلند اعلام نکنید که میخواهید افشا گری کنید. هرگز پشت تلفن بخصوص تلفن خودتان از این حرفها یا راجع به این حرفها نزنید.

اگر میخواهید قرار دسته جمعی برای دعای کمیل بگذارید ان را در بوق و کرنا نکنید. البته اگر دوست ندارید بازداشت شوید.

حتما چند عدد فیلم با مضمون تعقیب و گریز و جاسوسی هالیودی ببینید تا ببینید چقدر راحت میشود ردتان را زد یا حرفهایتان را شنید. فکر نکنید که اینجا ایران است. اینجا اگر همه چیزش ایرانی باشد ، این چیزهایش آخرین متد است! مگر چندماه پیش این خبر را نشنیدید که نوکیا نرم افزار خفن شنودش را به ایران داده است؟

حال بعنوان اولین تمرین، با کلمات دیوار و موش و گوش یک ضرب المثل بسازید!


مرگ دکتر رامین پور‌اندرجانی؛ ایست قلبی، خودکشی یا ...؟

موج سبز آزادی: در روزها‌ی‌ گذشته پایگاه اطلاع‌رسانی نوروز گزارشی منتشر کرد که در آن خبر از خودکشی‌ دکتر رامین پوراندرجانی داده بود. این پایگاه در خبر تکمیلی خود از شک‌ها و تردیدها در خصوص آنچه خودکشی دکتر پوراندرجانی اعلام شده بود سخن به میان آورد که نشان دهنده این موضوع بود که آن‌ها نیز با دریافت اطلاعات تکمیلی نسبت به صحت و سقم خبر اولیه خود تردید کرده‌اند. برای دوستان و آشنایان وی و کسانی که در جریان وقایع پیرامون او در ماه‌های اخیر بوده‌اند مسلم است که وی خودکشی نکرده، اما هنوز این موضوع در پرده‌ای از ابهام قرار دارد که دلیل اصلی مرگ وی چه بوده است. اطمینان از عدم خودکشی دکتر پوراندرجانی با بررسی مطالب مختلف درباره مشکلات پیش آمده برای وی و گفته‌های افرادی که شناخت طولانی از او داشته‌اند قوت بیشتری گرفته و به صحت نزدیک شده است. در ادامه مطلب به برخی از این دلایل اشاره خواهیم کرد.

شروع ماجرا
پس از حوادث انتخابات و درحالی که وی پزشک سرباز وظیفه بوده دکتر پوراندرجانی 4 بار به بازداشتگاه کهریزک اعزام شد و به معاینه و تجویز دارو برای بازداشت‌شدگان پرداخت. اما شهادت امیر جوادی‌فر روند قضایا را دگرگون ساخت و در ادامه شهادت محسن روح‌الامینی و افراد پس از آن، ابعاد مسئله را گسترده‌تر کرد و رفتار نیروی انتظامی و دستگاه قضایی را در پرونده‌ای آشکار کرد که رهایی از آن به سادگی امکان پذیر نبود و نیازمند تمهیدات ویژه‌ای می نمود.

چنانکه بخشی از این تمهیدات، وعده برخورد با عوامل شکنجه و مرگ بازداشت‌شدگان کهریزک و در عمل قربانی کردن و بدنام کردن ضعیف‌ترین و بی‌پشتوانه‌ترین افراد مرتبط در نیروی انتظامی بوده است و چه کسی بهتر از یک پزشک سرباز وظیفه که با اتهام قصور پزشکی میتوانست عامل تبرئه متهمان اصلی و اقناع افکار عمومی گردد.

این اتهامات اما در تناقض با گزارش «پزشکی قانونی» مبنی بر فوت قربانیان کهریزک بر اثر اصابت جسم سخت به سر و نبود بیماری قبلی از جمله مننژیت در بازداشت‌شدگان بود که این موارد از سوی دکتر جوادی‌فر، پدر شهید امیر جوادی‌فر از قربانیان کهریزک نیز مورد تایید قرار گرفته است. همین گزارش‌ها و تاییدات به مانعی محکم در برابر پروژه قربانی‌سازی و منحرف‌کردن پرونده کهریزک تبدیل شد و آغازی شد بر افزایش شدید فشارها و تهدیدات گسترده بر دکتر پوراندرجانی که قبلا نیز در برابر تهدیدات نمایندگان قضایی برای اعلام و امضا وجود مننژیت در شهدای کهریزک مقاومت کرده بود.

ایست قلبی، خودکشی یا ...؟
درباره علل مرگ دکتر پوراندرجانی موارد مختلفی گفته می‌شود. متاسفانه به دلیل خفقان خبری و پاسخگو نبودن مراجع مسئول، هنوز رسیدن به یقین درباره علت اصلی مرگ وی ممکن نیست، اما از طریق برخی شواهد و سوابق تاحدودی می توان برخی موارد را با احتمال بیشتری پذیرفت یا رد کرد.

علت مرگ وی توسط بهداری نیروی انتظامی تهران بزرگ (محل خدمت دکتر پوراندرجانی)، ایست قلبی در خواب و در خوابگاه خود در بهداری نیروی انتظامی اعلام شده است. اما نبود سابقه بیماری قلبی، عدم فعالیت شدید جسمی در زمان مرگ، جوانی - سن 26 سال، عدم مصرف دخانیات و شخصیت آرام و بدون استرس وی این احتمال را از نظر کارشناسان پزشکی تقریبا غیرممکن می‌کند.

از طرف دیگر احتمال خودکشی نیز با توجه به روحیه تسلیم ناپذیر وی، اعتقادات مذهبی، وابستگی عاطفی و احساس مسئولیت دربرابر جامعه و خانواده و مکالمات شب قبل از حادثه با خانواده و دوستان که همگی حاکی از سلامت و روحیه خوب وی بوده است کاملا دور از واقعیت می‌نماید‌.

برخی موارد پس از مرگ نیز بر ابهام نحوه درگذشت دکتر پوراندرجانی می‌افزاید. از جمله انجام کلیه مراحل غسل و کفن‌کردن در تهران بدون حضور خانواده، انتقال جسد تحت تدابیر امنیتی به تبریز، عدم اجازه تعویض کفن به خانواده در تبریز، انجام مراسم دفن در فضایی امنیتی و تحت نظارت شدید مامورین انتظامی مواردی هستند که سوالاتی جدی و بدون پاسخی را ایجاد می‌کنند.

شاید نتیجه کالبدشکافی و اعلام نظر صحیح و صریح پزشکی قانونی بتواند بخش‌هایی از ابهام مرگ ناباورانه فردی در این موقعیت حساس را بزداید.

۲۴.۸.۸۸

کهریزک همچنان قربانی می گیرد:


پزشک وظیفه زندان کهریزک خودکشی کرد

درحالیکه متهمان اصلی ضرب و شتم وحشیانه زندانیان این بازداشتگاه متعلق به نیروی انتظامی تاکنون مورد سئوال قرار نگرفته اند و حتی قاضی مرتضوی با اعمال فشار بر نمایندگان مجلس ازقرائت گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس هشتم جلوگیری می کند، رامین پورارزجانی، پزشک 26 ساله، متهم می شود که در ماجرای شهادت زندانیان کهریزک مرتکب قصور پزشکی شده است و تهدید می گردد که پروانه پزشکی اش لغو و برای 5 سال راهی زندان خواهد شد(.....)

۱۹.۸.۸۸

صاحبان اوین: دستور کیلو چند؟! دادستان کیه؟ مگه رئیسه؟!


تاخیر در پیگیری آزادی دکتر محمد ملکی علیرغم دستور دادستان تهران


خانواده ملکی پس از گذشت 68 روزموفق به ملاقات با دکتر محمد ملکی شد. در این ملاقات، اعضای خانواده متوجه ناخوشی و ضعف جسمی دکتر ملکی شدند و مشخص گردید که وی چند هفته پیش جهت انجام آزمایشات پزشکی به بیمارستان دانشگاه شهید بهشتی برده شده و در آنجا داروهای جدیدی برایشان تجویز شده است. متاسفانه ناهماهنگی و تداخل داروهای جدید با داروهای قبلی، منجر به بدتر شدن حال دکتر ملکی در این مدت شده و از اینرو چندین بار داروهای..



کمپین بین المللی حقوق بشر:
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد که 4 نفر از اعضای رهبری سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه؛ فریدون نیکوفرد، جلیل احمدی، قربان علیپور و محمد حیدری مهر توسط نیروهای امنیتی احضار و برای گذراندن دوران حبس بازداشت و به زندان دزفول منتقل شدند. علی نجاتی؛ رئیس هئیت مدیره سندیکا، نیز منتظر است که هر لحظه حکم زندان او را اجرا کنند.




مهندس كيوان صميمي ، روزنامه نگار و مدير مسئول نشريه توقيف شده نامه و فعال حقوق بشر فرداي انتخابات دهم رياست جمهوري و قبل از اعلام نهايي نتيجه انتخابات ، نيمه شب، دستگير شده است واينك حدود چهارو نيم ماه است كه بدون برگزاري دادگاه و در زير فشار شديد در زندان بسر ميبرد.

۱۷.۸.۸۸

به بهانه دادگاه احمد زید آبادی، بهزاد نبوی و این سریال ادامه دار:



مجرمانه!

جناب آقای جیم.ب.ن. د ریاست شعبه فلان از دایره بهمان در ..و....ن در بیان تفهیم اتهامات بازداشت شدگان اخیر
در مورد براندازی های نرم و سفت و مخمل کبریتی و شفاف سازی پاره ای ابهامات به "صدا" چنین گفت:

عبد ا... مومنی، حسن اسدی زید آبادی، محمد صادقی و دیگر اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت

"چونکه هیزم هایی که فروختند خیلی تر بود و خیلی دود می رفت به چشممان فلذا به یک نفر و دو نفر و سه نفر قانع نشدیم و اقدام به دستگیری جمع کثیری از این هیزم تر فروشها نمودیم."

احمد زید آبادی

" چطور (مرحوم) پوینده یه کتاب چاپ میکنه به اسم نخبه کشی هیچی نیست حالا به ما گیر دادین؟

بهزاد نبوی

"اولا که هی چپ میزنه، دوما خودشو معروف کرده به چریک پیر. چریک واژه ای کمونیستی است و آشوب برانگیز و اغتشاش راه انداز. خودمم الان به عمق جرم اش پی بردم!"


محسن میردامادی

"هم عینکیه هم کچل تازه از 16 آذر سی سال پیش هم دفاع میکنه. در صورتیکه فقط ما حق داریم دفاع کنیم"


محمد قوچانی

"خودش کم ستاره داشت با دختر یک ادم ضربدر دار هم (عماد الدین باقی) وصلت کرد.پس باید انتظارشو رو هم داشته باشه"

مصطفی تاج زاده

" اصولا این ادم مشکل داره. تحقیق کردیم دیدیم از بدو تولدش مشکل دار بوده. ولش کنی یه سعید حجاریان دیگه میشه."

عبدالله رمضانی

"چون قبلا سخنگوی دولت "اسمشو نبر" بوده همین تا اخر عمرش کفایت میکنه مضافا بر اینکه کرد هم هست!"


عیسی سحرخیز

"اولا اسمش مسیحی است و اسلامی نیست. دوما از اون بچه پرو های مطبوعاتی است که کاری اش نداشته باشیش برای بقیه بداموزی میشه."

منصور اسانلو

"سرش به کارش و فرمون اتوبوسش نبود. کتکای برادرای فشاری هم کارساز نشد. مردم تو صف اتوبوس سبز میشدن این اقا میرفت سندیکا تشکیل میداد. فارسی رو پاس نمیداشت که هیچ به دعوت خارجی ها رفته بود خارج از کشور. جرم از این مشهود تر؟ عینک بدم خدمتتون؟"


آیت ا... بروجردی،

"چون مثل بقیه روحانیون تفکرات نمیکرد. پس نتیجه گرفتیم که اصلا روحانی نیست تقلبیه. یه خورده که زدیمش خودش هم اعتراف کرد که نیست. "

ابراهیم جعفری،

"کی؟ اها اون معلم جوونه؟ بخاطر.... بذار قیافه اش یادم بیاد.... آها بخاطر وبلاگ نویسی اش. به جای درس دادن ب بچه های مردم وبلاگ نویسی میکرد. واسه بچه های مردم بداموزی داشت."

کیوان صمیمی،

" با سیبیلاش حال نمیکردیم. مدل بچه مثبتی نبود!"

شاهپور کاظمی،

"واسه ما برادرزن موسوی فرقی با خود موسوی نداره. غیر از اینکه اونو نمیتونیم بگیریم ولی اینو گرفتیم ولش ام نمیکنیم.آش ابجی شه بخوره یا نخوره پاشه!"


زندانیان زن،

"در راستای تلطیف سازی فضای زمخت زندان بوده. باورکن!"






۱۳.۸.۸۸

انتقاد ممنوع حتی شما آقای وکیل!

اوین همچنان دانشجو می پذیرد!


محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت و حسن اسدی زید آبادی، مسئول کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت دانشجویان جدید ترم پاییزه اوین هستند.
ترم های کارآموزی اجباری و فراگیر است!

نامه هنگامه شهیدی به بازجویش در اوین

کتاب آموزشی "دفاع از زندانی بی دفاع"


کتاب " دفاع از زندانیان بی دفاع" هدیه ای است از سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی به خانواده های زندانیان عقیدتی - سیاسی و همه کسانی که میخواهند در دفاع از حق و عدالت به حمایت از این زندانیان بپردازند.


۱۲.۸.۸۸

اتهام فوق امنیتی و غیر قابل گذشت بهزاد نبوی!

چه خبر از اوین و اطرافش؟!


۱۰.۸.۸۸

چه خبر از اوین؟!




«به کیان تاجبخش حق تجدیدنظرخواهی نمی‌دهند»

اعترافات توسط قرارگاه ثارالله گرفته می‌شود


اوایل دهه 70 بود که سپاه پاسداران و مشخصاً قرارگاه ثارالله ماموریت یافتند در صورت بروز بحران مسوولیت امنیت پایتخت کشور را برعهده گیرند.

آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی/ دو آزادی، یک بازداشت، 50 حکم /

صدور حکم 50 تن از معترضان به انتخابات 22 خرداد و آزادی دو چهره سرشناس سیاسی و مطبوعاتی از مهم ترین اخبار دو روز گذشته زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بوده است. مرتضی الویری و محمد قوچانی آزاد شدند و هرچند خبر آزادی بهزاد نبوی در اکثر سایت های رسمی و اصلاح طلب منتشر شد اما...

کمپین دفاع از زندانیان اعتقادی



بیانیه شماره دو سدازا


به نام خدایی که انسان را آزاد آفرید


آیت ا... بروجردی ، منصور اسانلو (کارگر)، جعفر ابراهیمی(معلم)، پیمان عارف،بهروز جاوید تهرانی (دانشجو) ، عبد ا... مومنی به جرم ابراز عقیده، به جرم مطالبات صنفی، به جرم عدالت خواهی در زندانهای امنیتی بسر میبرند و تحت فشار و آزارهای بسیارند. اتهام مشترک همه، اقدام علیه امنیت ملی است. عبد الله رمضان زاده، کیان تاجبخش، مصطفی تاج زاده، محسن امین زاده، هنگامه شهیدی به جرم عدم هم جریانی و عدم همفکری با جریان حاکم ، احمد زید آبادی، مسعود باستانی، بهمن احدی امویی، محمد قوچانی به جرم قلم بدستی که شغل شان ایجاب میکند، همگان متهم به انقلاب مخملی و براندازی نرم تحت فشارهای شدید هستند. چهار جوان به جرم ارتباط با انجمن پادشاهی به اعدام محکوم میشوند که بفرض واقعیت امر، آیا معنای تناسب جرم با مجازات همین است؟

عبد الله مومنی شاید در عمر خود آلمان را ندیده باشد اما مجبور شد اعتراف کند در آلمان دوره های آموزش براندازی دیده است. دکتر محمد ملکی که مدتهاست در بستر بیماری است باید اعتراف کند اما به چه چیزی باید اعتراف کند؟ به شرکت در تظاهرات؟ به برنامه ریزی برای شورش خیابانی؟ چرا ملاحظه وضعیت بیمار و سابقه فرهنگی اش نمیشود؟ چرا بهزاد نبوی، یار دیروز انقلاب ، امروز در زندان به سی.سی.یو میرود؟ کار او در زمانی که زندانی ساواک بود به سی.سی.یو نرسیده بود! آیا اسلام و انسانیت همین است؟

در این برهه حساس و دردناک کشور، همه جوانان و پیران ، همه زنان و مردان ، هر ایرانی عدالت خواه و آزادی خواه میتوانند و باید که یک فعال حقوق بشر باشند؛ برای انکه حق طلبانی که شجاعت ابراز عقیده داشته اند، بی پناه و بی دفاع نمانند و ندای آزادی خواهی و شهامت ابراز عقیده خاموش نگردد. برای انکه ما و فرزندان ما در ایرانی آزاد و سربلند زندگی کنیم. برای آنکه عدالت نه به مفهوم تحریفی که حقیقتا اجرا شود. دراین راستا، یکی از اولین و مهمترین گام ها ، دفاع همه جانبه و با قدرت از زندانیان عقیدتی-سیاسی است.

Ø چند پیشنهاد به خانواده های زندانیان اعتقادی برای دفاع موثر:

· کمپین حمایت و دفاع: ایجاد وبلاگ یا فیس بوک یا سایت اختصاصی در مورد فرد زندانی، عقاید وی ، سوابق فعالیتی و برخوردهای صورت گرفته با او و خانواده اش بعنوان منبع رسمی خبر در مورد عزیز دربند.

· افشاگری : تهیه خبر، مقاله و فیلم در مورد برخورد امنیتی قضایی با خانواده زندانیان . بعنوان مثال افشای تهدید خانواده ها به سکوت برای حفظ جان زندانی و یا گروگان گیری امنیتی مثل بازداشت فرزند یا اعضای نزدیک زندانی با هدف تحت فشار گذاشتن فرد زندانی. بعنوان نمونه دستگیری پسر سعید حجاریان و یا دستگیری برادر دکتر زهرا رهنورد ، شاهپور کاظمی.

· همراهی: همراهی آشنایان درجه 2 و 3 و اقوام و دوستان زندانی با اعضای نزدیک خانواده وی در پیگیری های قضایی (که عامل بسیار مهمی در روحیه بخشی به آنان است) و کمک به انتشار اخبار مربوط به زندانی و خانواده وی.

· ارتباط رسانه ای : ارتباط مستمر و مستقیم اعضای خانواده زندانی با سایت های حقوق بشری و رسانه های خارج از کشور در بیان شرایط زندانی و خانواده اش که تاثیر بسزایی خواهد داشت.

· "یدالله مع الجماعه" : ارتباط و تعامل تنگاتنگ خانواده های زندانی با یکدیگر حتی در صورت امکان همزیستی موقت با هم و نیز پیگیری های دسته جمعی. همچنین برگزاری جلسات گفت و گو، دیدار های جمعی، دعا های جمعی، تحلیل وضعیت و شرایط، مشاوره با حقوقدانان و مدافعان حقوق بشر، شناخت راه های قانونی دفاع و حمایت، همبستگی و همیاری مالی . تحصن و تجمع خانواده های زندانی به مناسبتهای مختلف دربرابر زندان و دادگاه. ملاقات با نمایندگان، اعضای شورای شهر، تشخیص مصلحت، اعضای خبرگان، آیات اعظام .

· پیگیری قضایی : در مواردی که حقوق زندانی رعایت نمیشود و یا شکنجه و فشار محرز شده است، امضای طومار و یا شکایت رسمی به مراجع قانونی مانند رئیس قوه قضاییه، دیوان عالی کشور، دفتر بازرسی ویژه رهبری، سازمان قضایی نیروهای مسلح.

· انعکاس فوری اخبار و اتفاقات در مورد زندانی و خانواده وی.

· درخواست های مکرر رسیدگی در قالب نامه و پیگیری آن از عالیترین مقامات نظام و قضایی و انعکاس وقایع با جزییات مهم در این نامه ها. زیرا در گزارشاتی که از زندانها به مقامات بالاتر ارائه میشود هرگز از تضییع حقوق زندانی و انواع شکنجه ها و فشارهای وارده سخنی به میان نمی آید.

· نوشتن نامه های سرگشاده برای رهبران و شخصیتهای مهم خارجی و درخواست رسیدگی.

· سرگشاده کردن نامه هایی که به مسئولان ارسال شده در صورت عدم رسیدگی موثر و بموقع.

· نوشتن متون مختلف توسط اعضای خانواده مانند درددل نامه، شکواییه، اعتراض نامه خطاب به زندانی، مردم ، جهانیان و هر فردی که میخواهید به او حرفتان را بزنید و ارسال ان به سایتهای حقوق بشری.

· رعایت نکات حقوقی در نوشتن متون به جهت جلوگیری از تبعات قانونی و سوء استفاده های بعدی .

اما فرآیند دفاع از حقوق بشر در ایران و در رأس آن، دفاع از زندانیان عقیده مانند دوی استقامت نیاز به فعالیت پیوسته و مستمر و مانند دوی امدادی نیاز به همدلی و کمک همه افراد و طیفها دارد. هر فردی در هر شرایط و موقعیتی (هنرمند، نویسنده، فیلم ساز، اندیشمند، دانشجو، ....) و به تناسب فعالیتهایش میتواند مظلومیت زندانیان عقیدتی را به گوش جهانیان برساند. هیچ ملتی حاضر نخواهد بود نانی را که در خون مردم ایران زده شده بخورد، بنابراین هیچ دولتی نمی تواند به بهانه منافع کشورش، نقض حقوق بشر را در ایران نادیده بگیرد.

نقطه اتحاد ما ایرانیان با هر عقیده ای، دفاع از مسلم ترین حق مان، ازادی بیان و اندیشه و دفاع از قربانیان تضییع این حق یعنی زندانیان عقیدتی سیاسی است.

کمیته دفاع از آزادی عقیده با دعوت از همه ایرانیان غیور به شرافت ایرانی ، دست یاری همگان را در دفاع همه جانبه و گسترده و پیوسته از زندانیان در بند میفشارد.

Ø از دیگر راه های موفق و تجربه شده در دفاع از زندانیان عبارتند از [1]:

· کمپین های متعدد دفاعی توسط همشهریان، هم صنفان، هم مسلکان و هم کیشان فرد زندانی.

· ایجاد وبلاگ و فیس بوک با محوریت دفاع از حقوق بشر و در رأس آن دفاع از زندانیان عقاید. (انعکاس اخبار و وقایع نگاری) و اتصال زنجیره ای به یکدیگر.

· تهیه پک زندانیان عقیده در ایران: شامل فهرستی از اسامی زندانیان عقیدتی سیاسی ، فعالان مدنی و حقوق بشری به همراه تصویر، مشخصات فردی و تحصیلی، فعالیتها، برچسب اتهامی، دلیل اصلی دستگیری، موارد نقض حقوق شهروندی در مورد وی و خانواده اش در قالب وبلاگ، فیلم، کتابچه و انتشار گسترده در اینترنت و ارسال به تلویزیونهای خارجی فارسی زبان و خارجی زبان.

· ترجمه اخبار و اطلاعات مربوط به زندانیان عقیدتی - سیاسی به زبانهای مختلف و انتشار گسترده.

· ارتباط با خبرنگاران خارجی برای انعکاس این مهم.

· ارسال نامه و طومار به مسئولان داخلی و درخواست آزادی زندانیان، برخورد با ناقضان حقوق زندانیان، همدلی با زندانیان و خانواده ایشان

· ارسال نامه و طومار به رهبران تاثیر گذار جهان و درخواست برخورد قاطعانه با نقض حقوق بشر در ایران.

· تهیه اثرهای هنری ، نوشتاری و مانند آن با محوریت دفاع از زندانیان اعتقادی و تعامل با هنرمندان جهان برای حمایت از زندانیان عقیده در ایران.

سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی"سدازا"

آبانماه هزاروسیصدو هشتاد هشت



[1] گردآوری از اینترنت و سایتها و کمپینهای حقوق بشری