جستجوی این وبلاگ

۱۰.۶.۹۱

تعریف نکردن جرم سیاسی؛ بهانه ای برای برخوردهای غیر انسانی و غیر شرعی با مخالفان


سجاد اعرابی:
در حالیکه پس از سال ها تلاش از سوی منتقدین و اصلاح طلبان در سطوح مختلف از جامعه مدنی تا مجلس ششم هنوز تعریف دقیقی از جرم سیاسی در رویه های قضایی وجود ندارد و قوانین موجود پیرامون حقوق زندانیان از تناقضات بسیار برخوردار است، اراده حاکم بر حفظ این ابهامات است تا دست نهادهای امنتیتی و قضایی در برخورد با منتقدین باز بماند. در همین راستا می توان سخنان جدید غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان‌ها را تحلیل کرد که در اظهاراتی عجیب و برخلاف آمارهای نهادهای حقوق بشری و گزارشات متعدد مدنی در مورد تعداد زندانیان سیاسی ، گفت که در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و دادن مرخصی به “زندانیان امنیتی” فقط با موافقت دادستان امکان پذیر است و حتی قاضی زندان هم چنین اجازه‌ای ندارد.
اظهارات و ادعاهای جدید رییس سازمان در روزهای اخیر بار دیگر بحث جایگاه و تعریف جرم سیاسی و احترام به حقوق زندانیان سیاسی را مطرح کرده است. به نظر می رسد هنوز بعد از سالها تلاش و جدل برای پیشبرد لوایح و طرح های مختلف برای تبیین و تفهیم جایگاه جرم سیاسی و حقوق زندانیان، ابهامات اساسی در قوانین و پروسه های ادای و قضایی وجود دارد، که این روزها پشتوانه ای برای مقامات و نهادهای قضایی امنیتی شده است تا برخوردهای سلیقه ای خود را با منتقدین تحت عناوین گول زننده ای هم چون « زندانی امنیتی» توجیه کنند.
اسماعیلی: زندانی سیاسی نداریم
رئیس سازمان زندانها در جدیدترین گفت و گوی خود با خبرگزاری ها، مدعی شد که زندانیان سیاسی از مرخصی محرومند مگر اینکه از سوی شخص دادستان مجوز صادر شود. غلامحسین اسماعیلی با یک تغییر در کلمه از عبارت زندانیان “امنیتی” استفاده و تاکید کرد “زندانی سیاسی نداریم”.
به گفته اسماعیلی براساس آیین‌نامه سازمان زندان‌ها، مرخصی افراد متهم به جرایم امنیتی ممنوع نیست، اما “اعطای مرخصی به این قبیل زندانیان موکول است به موافقت شخص دادستان و حتی قاضی زندان هم نمی‌تواند مرخصی دهد.”
رئیس سازمان زندان‌های کشور با اشاره به خبرهای رسانه‌های خارج کشور درباره محرومیت برخی از زندانیان از مرخصی گفت: اولا باید بگویم ما اصلا زندانی سیاسی نداریم. حالا اگر یک زندانی خودش را سیاسی بداند حرف دیگری است ولی ما زندانی امنیتی داریم و در قانون برایش مجازات تعریف شده است. این افرادی که مدعی هستند به این زندانیان مرخصی داده نمی شود آیا یکبار شده بیایند وآیین نامه سازمان زندانها را بخوانند. بر اساس آیین نامه سازمان زندانها افرادی نمی توانند به مرخصی بروند و افرادی هم مستثنی هستند مگر فقط با موافقت شخص دادستان. این آیین نامه در روزنامه ها منتشر شده است. در این آیین نامه آمده است جرائم امنیتی از مرخصی ممنوع نیستند اما اعطای مرخصی برای این قبیل از زندانیان موکول است به موافقت شخص دادستان. حتی قاضی زندان هم نمی تواند مرخصی بدهد.
اسماعیلی درپاسخ به اینکه آیا پس از گذشت یک سال همچنان سرانه هر زندانی در ایران ۵ هزار تومان است گفت: در بودجه ۹۱ تلاش کرده ایم تا سرانه زندانیان افزایش یابد و منتظر هستیم تا بودجه ابلاغ شده و محاسبه دقیق سرانه زندانیان را اعلام کنیم.
نگرانی نهادهای حقوق بشری از وضع زندانیان سیاسی
در حالی که مسوولان دولتی همچون اسماعیلی با نادیده انگاشتن واقعیت، دم از عدم وجود زندانی سیاسی در کشور می زنند، نهادهای داخلی و بین المللی حقوق بشری هر روز از وضعیت این زندانیان در ایران ابراز نگرانی می کنند.
در یکی از آخرین موارد در گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران و همچنین سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر بارها درباره وضعیت زندانیان سیاسی در ایران ابراز نگرانی شده‌ است.
از سوی دیگر نهادهای حقوق بشری همچون کانون مدافعان حقوق بشر و تشکل های حقوق بشری در سایر نقاط ایران که در گزارش های خود از وضعیت زندانیان سیاسی انتقاد می کنند، به شدت این روزها تحت فشار جکومت قرار دارند و اعضای آن نیز بازداشت و شکنجه می شوند. یکی از این موارد، نرگس محمدی نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر است که این روزها وضعیت وخیم جسمانی وی در اثر برخوردهای غیرقانونی با وی در زندان و شرایط بد نگهداری وی، باعث نگرانی بسیاری از فعالان و نهادهای حقوق بشری شده است.
قوانین قضایی و حقوق زندانیان
اظهارات رییس سازمان زندانی ها در حالیست که بر اساس نص صریح قوانین جاری کشور، اصول حقوقی، روانی و بشری مرخصی از حقوق اولیه هر زندانی به حساب می آید و تحدید کردن و یا جلوگیری از اعطای آن غیرقانونی و بشری است. در کنار سایر حقوق زندانی، مرخصی نیز مورد تاکید کارشناسان و قوانین است.
بر اساس اصول روانشناسی و حقوقی ، کارشناسان معتقدند اگر کسی مجرم شناخته شود فقط باید خود او مجازات گردد نه خانواده اش و محرومیت از ملاقات و مرخصی، مجازات خانواده مجرم به تبع مجازات مجرم است. این امر بر خلاف اصل شخصی بودن جرم و مجازات است. طبق این اصل که در تمام نظام های حقوقی جهان معمول است هیچکس را نمی توان به هر دلیلی به موجب جرم شخص دیگری مجازات کرد.
حتی به لحاظ مذهبی نیز این اصل در قرآن نیز به صراحت مذکور است: ولاتکتسب کل نفس علیها و لا تزر وازره وزر اخری (انعام ۱۶۴) هیچ کس به جز آنچه خود علیه خویش انجام داده کسب نمی کند و نمی اندوزد و هیچ نفسی بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد.
به لحاظ حقوقی، در آیین نامه زندانها، استفاده از مرخصی یکی از حقوق زندانیان در کنار سایر حقوق همچون غذیه، بهداشت، درمان، اشتغال، آموزش و غیره است. به موجب ماده ۲۱۶ آئین نامه اجرائی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۲۰ آذر ۸۴، ” در مواردی که محکوم پس از تحمل حد اقل یک ماه از محکومیت حبس با توجه به نوع جرم ارتکابی و میزان محکومیت از شخصیت ، اخلاق و رفتار مناسبی برخوردار باشد شورای طبقه بندی می تواند پس از اخذ تامین مناسب حداکثر پنج روز در هر ماه به طور پیوسته به وی مرخصی اعطا کند.”
چندی پیش مهرانگیز کار، وکیل، حقوقدان و فعال حقوق زنان نیز در همین رابطه با نگارش نامه ای به صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه گفتمان جدیدی را که در مسوولان قضایی باب شدو اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی را امتیازی برای آنان در نظر می گیرد، مورد انتقاد قرار داده است. وی در نامه خود آورده است:« رییس قوه قضاییه منکر “حق” مندرج در قانون شدند و با اعلام اینکه «مرخصی شامل حال مجرمین سیاسی نمی شود» آن را به نوعی یک امتیاز قلمداد کرد. درحالی که وقتی قوانین با ماهیت جزائی در مواردی ناروشن است – مانند تعریف جرم سیاسی- در حقوق بین الملل و حتی در احکام شرع که مقامات ایرانی به آن استناد می کنند، نکات ناروشن باید به گونه ای تفسیر شود که به متهم و محکوم کمک کند. در غیر این صورت جای حق و امتیاز عوض می شود. از آن نگران کننده تر این است که در اظهارات آقایان، مجرمین سیاسی تلویحا با دایر کنندگان مراکز فساد و فحشا موضوع ماده ۲۲۶ آئین نامه اجرائی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۲۰ آذر ۸۴ در یک ردیف قرار گرفته اند . وقتی گفته می شود مجرمین سیاسی از حق مرخصی محروم اند ، تداعی می شود که مدیران رده بالای قضائی ، کسانی را که به انگیزه بهبود وضعیت مردم با زبان و قلم انتقاد و اعتراض می کنند و چشمداشت نفع شخصی ندارند با دایر کنندگان مراکز فساد و فحشا به یک چشم می نگرند و هردو را از حق مرخصی محروم می دارند.»
تلاش برای روشن کردن مفهوم و جایگاه زندانی سیاسی
مشکل در زمینه برخورد با زندانیان عقیدتی و سیاسی از ابهام و تناقضات موجود در قوانین و رویه های قضایی و امنیتی درباره مفهوم و حدود جرم سیاسی است.
در همین راستاست که منتقدین و به خصوص اصلاح طلبان بارها سعی کرده و می کنند که به روشن شدن این مفهوم در سطوح قضای و رویه های قانونی اهتمام بورزند. یکی از تلاش های اصلی سوی اصلاح طلبان و منتقدین به سالهای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و بازداشت گسترده و غیرقانونی مخالفان بر می گردد. جایی که جمعی از زندانیان سیاسی، در یک نامه سرگشاده‌ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، خواستار رسیدگی این نهاد به مصوبه مجلس ششم در تعریف جرم سیاسی شدند. این افراد با انتقاد از اینکه منتقدان و مخالفان سیاسی در ایران با اتهاماتی چون “اقدام علیه امنیت ملی” محاکمه و احکام سنگینی گرفته‌اند، “فقدان یک قانون مصوب در تعریف جرم سیاسی و چگونگی رسیدگی به جرایم سیاسی” و اجرای اصل ۱۶۸ قانون اساسی را که به موضوع جرایم سیاسی می‌پردازد، را مورد انتقاد قرار دادند.
این تلاشها در گذشته و در دوران مجلس ششم که اصلاح طلبان منتقد سیاست های محمدودگرایانه در آن اکثریت داشتند نیز سابقه داشته است. ناصر قوامی از نمایندگان مجلس ششم در بحبوحه بازداشت های پس از انتخابات در گفت و گویی که با روزنامه شرق انجام داده بود، با رجوع به تلاش و مصوبه مجلس ششم درباره تعریف مصادیق زندانی سیاسی، آن را جامع دانسته بود. وی می گوید: در مجلس ششم کمیسیونی مرکب از کمیسیون قضایی و کمیسیون امنیت ملی تشکیل شد که تعداد دیگری از نمایندگان نیز از کمیسیون های مختلف در آن عضو بودند تا تعریف دقیق و جامعی از جرم سیاسی ارائه کنند. تا آن زمان تعریف کامل و جامعی از جرم سیاسی در کشور ما نشده بود و از این رو ما در این حوزه ضعف و نقایص بسیاری داشتیم. به همین دلیل نیز جلسات متعددی با حضور اساتید مهم حقوق، صاحب نظران، کارشناسان و متخصصان این حوزه برگزار کردیم تا بتوانیم تعریف کاملی از جرم سیاسی ارائه دهیم.
محمد جعفر جبیب زاده، استاد حقوق دانشگاه دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به ابهامات و تناقضات موجود در قوانین درباره جرم سیاسی، معتقد است«در بعضی از موارد اصولا اطلاق جرم سیاسی معنا ندارد. مثلاً در موضوع نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی (موضوع ماده ۶۹۸ق.م.ا.) اصولاً طرح جرم سیاسی منتفی است. در بعضی موارد هم که امکان طرح جرم سیاسی وجود دارد مقررات موجود آن‌قدر کلی است که تعیین مصداق خاص برای آن با مشکل مواجه است. برای مثال ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی ماده‌ای کلی است که شامل هر اقدام انتقادی می‌شود و معلوم نیست فعالیت تبلیغی چه تمایزی با فعالیت سیاسی احزاب و گروه‌های قانونی دارد؟ آیا جز آن است که احزاب برای کسب نهادهای قدرت از طریق فعالیت های تبلیغی اقدام می‌کنند؟ و برای این کار صاحبان قدرت و اقدامات آنان را نقد می‌نمایند؟ آیا می‌توان چنین اقدامی را جرم دانست؟ در دنیای امروز که قدرت سیاسی از طریق فعالیت احزاب جابه‌جا می‌شود تصویب ماده‌ای کلی با عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام به هیچ وجه قابل توجیه نیست.»
محمد سیف زاده وکیل و حقوق دان برجسته که هم اکنون خود در زندان اوین به سر می برد در گفت و گویی که پیش از این با کلمه داشته است، عدم وجود قوانین صریح و روشن درباره جرم سیاسی را از نشانه های قصور حکومت در طی دهه های گذشته می داند و می گوید: حتی اگر بهانه مسوولان قضایی، نبود تعریف قانونی برای جرم سیاسی باشد، که خود نشانه قصور یا تقصیر حکومت و مستوجب مسوولیت کیفری است، می توان به موجب ماده ۳ ‏قانون آیین دادرسی مدنی، دکترین یا نظریه حقوقی را به عنوان منبع قانون به رسمیت شناخت و نظر اکثر علمای حقوق در این باره را ملاک قرار داد.
‏او تاکید دارد که عمده زندانیان حاضر در بند ۳۵۰ ‏به دلیل تاکید بر تحقق حقوق مندرج در قانون اساسی و سایر قوانین بدون آنکه مرتکب جرم و گناهی شده باشند به زندان افتاده اند و به دلیل اصرار بر اصل ۲۷ ‏قانون اساسی که بر آزادی تجمعات تاکید دارد و اصل ۲۶ ‏که بر آزادی تشکیل گروه و حزب اشاره دارد، محکوم شده اند.
عدم تعریف مشخص و ابهام در رجوع به مفهوم جرم سیاسی، نکته ای است که هاشم خواستار رییس کانون صنفی معلمان مشهد نیز در نامه اعتراضی خود به رییس دستگاه قضا به آن اشاره می کند. وی در بند نخست نامه خود می نویسد چرا با گذشت ۳۳ سال از پیروزی انقلاب،جرم سیاسی تعریف نشده و متهمین سیاسی همچون سایر متهمین اعم از سارق ، قاتل، قاچاقچی مواد مخدر و غیره در محاکم عمومی تحت محاکمه قرار گرفته و بر خلاف نص صریح قانون اساسی که مقرر شده به جرائم متهمین سیاسی در محاکم قضایی و با حضور هیئت منصفه و جلسات به صورت علنی تشکیل و رسیدگی شود؟ جنابعالی فرمودید بنده قانون اساسی را مطالعه و نهادهای مرقوم در آن را قبول دارم یا خیر؟ هنگامیکه قانون اساسی مورد قبول و تأیید شخصیت های رسمی در رابطه با بنده اجرا نمی شود ، اینجانب نباید با شک و تردید نسبت به اسلامی بودن نظام و جمهوریت آن بنگرم؟!!
تحدید و تهدید تلاشها برای تعریف جرم سیاسی و قوانین زندانها
مصوبه مجلس ششم و تلاش اصلاح طلبان برای تعریف جرم سیاسی که به نظر می آمد قدمی رو به جلو در محدود کردن برخورد های سلیقه ای با مخالفان از سوی حکومت باشد با مخالفت شورای نگهبان مواجه شد. به گفته قوامی نماینده مجلس ششم، در مجموع دلیل مشخصی برای رد آن از سوی شورا ارائه نشد و فقط اعلام کردند خلاف شرع است تا جایی که حتی در رابطه با بند عدم شکنجه ما متن کامل قانون اساسی را آورده بودیم و حتی یک خط و کلمه از آن کم نکرده بودیم اما شورای نگهبان اعلام کرد همین بند نیز خلاف قانون اساسی و شرع است و باید حذف شود که ما اعلام کردیم این نص صریح قانون اساسی است.
زندانی سیاسی در لایحه مجازات اسلامی
هر چند که پس از واگذاری رسیدگی به مفهوم جرم سیاسی به قوه قضائیه، در قالب لایحه مجازات اسلامی سعی شد تا این مفهوم روشن شود، اما گستردگی مفهومی و باز کذاشتن دست قانونگذاران و مجریان در برخورد با منتقدین امری است که به روشنی در این لایحه مشخص است. در لایحه ای که قوه قضاییه منتشر کرده است به جرم سیاسی به صورت زیر پرداخته شده است:
براساس ماده ۴ هریک از اعمال زیر چنانچه با قصد مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد و متضمن خشونت نباشد جرم سیاسی محسوب و مرتکب به حبس از شش ماه تا دو سال یا اجبار به اقامت در محل معین یا منع از اقامت در محل معین از دو تا سه سال و محرومیت از حقوق اجتماعی به مدت پنج سال محکوم خواهد شد.
یک ـ فعالیت‌های تبلیغی مؤثر علیه نظام
دو ـ برگزاری اجتماعات یا راهپیمایی‌های غیرقانونی
سه ـ نشر اکاذیب یا تشویش اذهان عمومی از طریق سخنرانی در مجامع عمومی، انتشار در رسانه‌ها، توزیع اوراق چاپی یا حامل‌های داده (دیتا) و امکان آن.
چهار ـ تشکیل یا اداره جمعیت غیرقانونی یا همکاری مؤثر در آنها
پنج ـ تلاش برای ایجاد یا تشدید اختلاف بین مردم در زمینه‌های دینی، مذهبی، فرهنگی و نژادی
تبصره یک : چنانچه جرم سیاسی همراه با یکی از جرائم دیگر ارتکاب یابد، مرتکب به مجازات اشد محکوم خواهد شد.
تبصره دو : صرف انتقاد از نظام سیاسی یا اصول قانون اساسی یا اعتراض به عملکرد مسئولان کشور یا دستگاه‌های اجرایی یا بیان عقیده در ارتباط با امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظایر آن جرم محسوب نمی‌شود.
ابهام موجود، زندانی امنیتی یا سیاسی؟
به نظر می رسد اراده ای قوی در سطح حکومت وجود دارد که می خواهد ابهام موجود درباره اصل ۱۶۸ قانون اساسی باقی بماند، تا در دایره مبهم آن بتواند در هر سطح و زمانی به تهدید و تحدید منتقدین به بهانه های امنیتی بپردازد. یکی از مراجعی که در سالهای گذشته تلاش شده تا از طریق آن تکلیف جرائم سیاسی در قوانین روشن شود، مجمع تشخیص مصلحت نظام است. چندسال‌ پیش‌ دبیر مجمع‌ تشخیص مصلحت‌ نظام‌ پس‌ از پایان‌ جلسه‌ این‌ مجمع‌ درباره‌ اختلاف‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ و شورای‌ نگهبان‌ در مورد لایحه‌ «جرم‌ سیاسی‌» به‌ خبرنگاران‌ گفت‌: یکی‌ از مصوبات‌ جلسه‌ مجمع‌ این‌ بود، از آن‌ جایی‌ که‌ در برنامه‌ چهارم‌ توسعه‌ از قوه‌ قضاییه‌ خواسته‌ شده‌ که‌ لایحه‌ جرم‌ سیاسی‌ را تهیه‌ و به‌ دولت‌ و پس‌ از تصویب‌ دولت‌ به‌ مجلس‌ ارایه‌ کند، مجمع‌ تشخیا مصحلت‌ نظام‌ از قوه‌ قضاییه‌ و دولت‌ خواست‌ که‌ در این‌ خصوص‌ سرعت‌ عمل‌ به‌ خرج‌ دهند.
عواقب و نتایجی که ابهامات موجود در قوانین در حوزه جرائم سیاسی که در سالهای اخیر دست مسوولان امنیتی و قضایی را در برخورد با منتقدین باز گذاشته، چندی پیش تنی چند از زندانیان منتقد و صاحبنظر را بر آن داشت تا باانتشار نامه ای آمادگی خود را در همکاری برای تدوین قوانین زندانهای اعلام کنند. حسن اسدی زید آبادی، عبدالفتاح سلطانی، سیدمحمد سیف زاده، قاسم شعله سعدی، مصطفی نیلی و فرشید یداللهی، شش حقوقدان محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با ارسال نامه ای به رییس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور با هشدار از آنچه در این بخش از سیستم قضایی کشور میگذرد با تاکید بر اینکه “یکی دیگر از علل عدم ورود آن سازمان به چنین حوزه ای عدم برخورداری از توان عملی و تخصصی کارشناسان خبره در این امور است که برای جبران چنین نقیصه ای” اعلام کرده اند که در صورت حضور کارشناسان آن سازمان در بند ۳۵۰ اوین (اندرزگاه ۳) نظریات کارشناسانه و تجربیات گران سنگ خود را – که با پرداخت هزینه سنگینی به دست آورده ایم- در اختیار آنان قرار داده و راهنمایی های لازم را به عمل خواهند آورد. آنها مشکلات و ضعف های موجود را در سه حوزه قابل شناسایی می دانند – نبود قانون جامع و مانع برای اداره امور زندان ها و بازداشتگاه ها ۲- فقدان نظارت جدی توسط بازرسان مستقل و فعالین حقوق بشر بر عملکرد مامورین ۳- عدم برخورد قاطع با متخلفین و طرد آنان از دستگاه های دولتی ۴- وجود بازداشتگاه های غیر قانونی خارج از نظارت سازمان زندان ها.
در عمل اما به نظر نمی رسد نهادهای تحت اختیار اقتدارگرایان همچون قوه قضاییه و شورای نگهبان اراده ای برای رفع این ابهام داشته باشند، چرا که برداشت ها و تفسیرهای سلیقه ای آنان در این موارد اجازه برخوردهای خودخواسته و سلیقه ای با منتقدین را به آنها می دهد. امری که این روزها به جزئی ترین سطوح اجرای قانون در اعطای مرخصی به زندانیان نیز سرایت کرده و مسوولان سعی می کنند با اعمال سلیقه های محدودگرایانه خود زندگی سیاسی را برای منتقدین خود سخت تر و سخت تر کنند.
از سویی مسوولان قضایی و حتی اجرایی در دولت سعی دارند تا با اطلاق «زندانی امنیتی» بدل از «زندانی سیاسی»، این طور وانمود کنند که در کشور آزادی های مدنی مورد احترام است و صرف اعتقاد و اظهار نظر سیاسی باعث محکومیت و بازداشت نمی شود. اما مشکل آنجاست که آمار، نام ها، و گزارشات مستند و موثق گسترده و متعدد در باره برخوردهای سلیقه ای سیاسی، بی احترامی به حقوق زندانیان سیاسی، شکنجه، عدم اجرای قوانین در دادگاه زندانیان از جمله عدم وجود هیات منصفه در محکمه ها و ده ها قانون گریزی دیگر از سوی حاکمان، بی اعتباری ادعاهای مسوولان را فاش می سازد.
منبع: سایت کلمه

بان کی‌مون خواستار آزادی رهبران اپوزیسیون، مدافعان حقوق بشر و روزنامه‌نگاران زندانی شد


- دبیرکل سازمان ملل روز پنج‌شنبه، نهم شهریورماه، در سخنرانی خود در دانشکده ارتباطات وزارت خارجه ایران به حاکمان جمهوری اسلامی گوشزد کرد که "بسیار مهم" است که در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده "صدای مردم ایران" را بشنوند.
بنا به گزارش رادیو فردا،‌ بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل، در این سخنرانی که متن کامل آن در وب‌سایت سازمان ملل آمده است، او همچنین از مقامات ایران خواستار آزادی رهبران اپوزیسیون، مدافعان حقوق بشر و روزنامه‌نگاران زندانی در ایران شده است.
به نظر آقای‌بان، تنها در صورت آزادی این زندانیان سیاسی است که شرایط "آزادی بیان و بحث آزاد" در ایران فراهم خواهد شد.
همچنین آن طور که وب‌سایت کلمه، گزارش می‌دهد، دبیرکل سازمان ملل در دیدار خود از ایران رسما بر ملاقات با آقای موسوی و محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، تاکید کرده است.
پیش‌تر سخنگوی دبیرکل سازمان ملل وعده داده بود که عالیترین مقام این سازمان در سفر به ایران تمام "نگرانی‌های جامعه جهانی" را به مقامات در تهران منتقل خواهد کرد.
به نظر می‌رسد‌ بان کی‌مون در نخستین و احتمالا آخرین دیدار خود از ایران در مقام دبیرکل سازمان ملل فرصت را غنیمت شمرده تا به تمام مسائل داخلی ایران که به‌ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تشدید شده بپردازد و خواستار اقدام عاجل رهبران جمهوری اسلامی شود.
آن طور که در متن سخنرانی آقای‌ بان در وزارت خارجه آمده است، او به زبانی غیرمستقیم و در عین حال روشن بر تمام مسائل انگشت گذاشته و اشاره کرده است که خواسته مردم ایران باید محترم شمرده شود.
او در این سخنرانی ضمن تاکید بر لزوم گوش دادن به صدای مردم در انتخابات سال آینده گفت: "باور دارم که مردم ایران می‌دانند چه جامعه‌ای می‌خواهند بسازند."
او همچنین خاطرنشان ساخت که "محدود ساختن آزادی بیان و سرکوب فعالیت اجتماعی تنها توسعه کشور را به تاخیر انداخته و تخم بی‌ثباتی خواهد کاشت."
بان کی‌مون در بخشی دیگر از این سخنرانی تاکید کرده است که ایران باید بر همکاری خود با مکانیسم‌های حقوق بشری سازمان ملل، ‌ "به‌ویژه گزارشگر ویژه" این سازمان، بیفزاید.
رهبران جمهوری اسلامی هنوز به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، که در پی سرکوب‌های پس از انتخابات سال ۸۸ به این مقام منصوب شد اجازه سفر به ایران و دیدار با زندانیان سیاسی و خانواده‌های آن‌ها را نداده‌اند.
آقای‌ بان در بخشی دیگر از سخنرانی خود با اشاره به زادگاهش، کره جنوبی، گفته است که این کشور در دوره‌ای تحت سلطه "دیکتاتوری نظامی" بوده و در این دوره "بهانه تمام سیاستمداران" تقابل فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی با "امنیت ملی" بوده و اینکه این فعالیت‌ها به سود کشورش نیست.
او در ادامه این اشاره که به نظر می‌رسد اشاره‌ای غیرمستقیم به وضعیت ایران باشد می‌گوید که به نظر او نباید میان این دو یعنی "مسائل و اهداف جامعه مدنی و امنیت ملی" تقابلی باشد.
"اقدام علیه امنیت ملی" در کنار "تشویش اذهان عمومی" و غیره یکی از تکراری‌ترین اتهاماتی است که در سه سال گذشته قضات جمهوری اسلامی با توسل به آن بسیار از فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران را به زندان فرستاده‌اند.
دبیرکل سازمان ملل همچنین تاکید کرده است که سازمان ملل و جامعه جهانی "کاملا پشتیبان مردم ایران در مبارزه طولانیشان در راه دموکراسی و حقوق بشر" هستند.
به گفته سخنگوی دبیرکل سازمان ملل، آقای‌ بان پیش‌تر هم در دیدار خود با محمود احمدی‌نژاد و آیت‌الله خامنه‌ای به تمام این مسائل اشاره کرده، از وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده و بر لزوم احترام به حقوق مدنی مردم ایران تاکید کرده است.
بان کی‌مون تا جمعه، دهم شهریورماه، که اجلاس کشورهای غیرمتعهد به پایان می‌رسد در ایران به سر می‌برد.

۹.۶.۹۱

تصویر زندانیان سیاسی؛ رنج در تبعید نرگس، انفرادی در تبعید بهمن، حبس در حبس کبودوند/ مجتبی سمیع‌نژاد



تصویر عمومی از زندانیان سیاسی در افکار عمومی ایرانیان که از نزدیک به تماشا ایستاده‌اند و خارجی‌ها که همواره مخطاب وضعیت‌ آن‌ها در ایران قرار می‌گیرند چیست؟ در سال‌های گذشته و به ویژه سه سال اخیر که آغشته به نام «جنبش سبز است، چه تصویری از زندانیان سیاسی به عنوان پیش‌روان راه آزادی‌خواهی و دموکراسی‌خواهی ارائه و ساخته و پرداخته شده است؟ از آن‌‌ها چه چیزی ساخته‌ایم و آنان را به چه شکل پرداخته‌ایم؟
می‌توان بسته به نگاه‌های موجود تصاویر متقاوتی از زندانیان سیاسی در افکار عمومی در نظر گرفت و رسم کرد. اما کنش‌های صورت گرفته و یا نوع و ادبیات اخبار منتشره در مورد زندانیان سیاسی و هنگامه‌‌هایی خاص که داد همه‌گان از بی‌دادها به آسمان می‌رود و یا واکنشی که سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر در این چند سال نشان داده‌اند، یک تصویر غالب را بر دیگر تصاویر زندانیان سیاسی به ما نشان می‌دهد. تصویری که شاید از عدم کنش صحیح در قبال زندانیان سیاسی یا از سر دل‌سوزی و خیرخواهی صورت می‌گیرد. این کنش‌ها و رفتارها که می‌توان آن را «نامناسب» هم عنوان کرد، تصویری از زندانیان سیاسی ارائه داده که هر چند در مورد برخی از زندانیان سیاسی یک واقعیت محض است، اما تصویر واقعی زندانیان سیاسی در ایران نیست.
این تصویر غیرواقعی به ما می‌گوید که «زندانیان سیاسی افراد و اشخاص بیماری هستند که به خاطر بیماری‌شان باید از زندان آزاد شوند.» در این تصویر همه‌ی زندانیان سیاسی ما بیماری دارند، در این تصویر حتا مسأله‌ی «دندان درد» یک زندانی سوژه‌ی خبری داغ است که دیگر مسائل زندانیان سیاسی را در این تصویر گم می‌کند. در این تصویر از یک زندانی باید دفاع شود که به خاطر معاینه دندان یا چشم باید برای ساعتی بیرون از زندان بیاید، در این تصویر زندانیان سیاسی همواره «پزشک متخصص» نیاز دارند و مهم‌ترین نیازشان همین است. در این تصویر که تصویری غیر واقعی است و ما جمله‌گی آن را ساخته‌ایم. در این تصویر کنش‌گر حقوق بشر ایرانی برای ارائه گزارش به سازمان خارجی به دنبال «دردهای بیش‌تر» است، چرا که گروه‌های برون از مرزهای ایران باید «دل‌شان به حال زندانی سیاسی بسوزد.» چرا که این عادت غربی‌ها است که تا دل‌شان نسوزد آن‌چنان که باید کار نمی‌کنند. چیزی باید آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. و چه چیز در این تصویر بهتر از این‌که مدارک پزشکی و اخبار بیماری بیش‌تر و بیش‌تر باشد.
ما در حال گم شدن در این تصویر هستیم، ما در این تصویر علت زندانی سیاسی بودن را گم کرده‌ایم، ما در این تصویر دل‌رحمی و دل‌سوزی طلب می‌کنیم، ما در این تصویر زندانیان سیاسی و هدف و آرمان و اعتقادشان را زمین می‌زنیم، ما در این تصویر همراه می‌شویم با جریانی که هم ما را به آب می‌سپرد تا ببرد، هم آن چیزی را که دلیل زندانی بودن است. ما در این تصویر ناخواسته‌ای که ایجاد کرده‌ایم، اعتراض به زندانی سیاسی داشتن را از یاد برده‌ایم. ما در این تصویر نمی‌گوییم زندانی سیاسی اصلا نباید زندان باشد، ما در این تصویر می‌گوییم که به خاطر بیماری‌اش باید آزاد باشد. ما در این تصویر نمی‌گوییم زندانی دو سال است که بدون مرخصی زندانی است، ما در این تصویر به دنبال راهی برای چند ساعت بیرون آمدن زندانی برای یک معاینه ساده هستیم.
اما تصویر زندانیان سیاسی ما این نیست، تصویر زندانیان سیاسی ما «عده‌ای بیمار و محتاج دل‌سوزی» نیست، تصویر زندانیان سیاسی ما شجاعت و ایستادن بر حق است. تصویر زندانیان سیاسی ما تصویری است که در آن هدی صابرها و هاله سحابی‌ها به اعتراض تا لحظه جان سپردن می‌روند. تصویر زندانیان سیاسی ما تصویری باشکوه از افرادی است که سال‌ها در زندان با همه‌ی ستم‌ها مانده‌اند و هر گاه کسی آزاد می‌شود سرود یار دبستانی می‌خوانند.
تصویر زندانیان سیاسی ما تصویر بهمن احمدی امویی در این روزها است که در انفرادی زندان رجایی‌شهر در این مقطع تصویری از روزنامه‌نگاران دربند ما و ستم‌های رفته بر آنان را با پرچمی به رنگ تنهایی و انقرادی افراشته است. تصویری که می‌گوید ده‌ها روزنامه‌نگار ایرانی در زندان‌اند، جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان است. تصویری که می‌گوید اهالی رسانه و قلم در این آزادی ندارند و آزاد نیستند و قلم‌های‌شان به پشت میله‌های زندان و به محاق سانسور رفته است. و اعتراض به این‌ها مانده و هم‌چنان ادامه دارد.
تصویر زندانیان سیاسی ما تصویر محمدصدیق کبودند است که پنجمین سال زندان غیرقانونی خود را می‌گذارند و حالا به خاطره خانواده‌ و فرزندش «حبس در حبس» شده است. تصویر زندانیان سیاسی ما تصویر حبس در حبس کبودوند است که نه به خاطر بیماری‌اش که به خاطر فعالیت‌های انسان دوستانه‌اش که منجر به صدور حکم زندان ۱۱ ساله شده باید از زندان آزاد شود. امروز و این مقطع او تصویری از زندانیان سیاسی و به ویژه زندانیان سیاسی کرد است که مظلوم‌ترین و بی‌پناهترین زندانیان هستند. تصویری از صدور حکم‌های سنگین زندان و اعدام برای شهروندانی که از طبیعی‌ترین حقوق خود محروم‌اند و شهروند درجه دو نیز محسوب نمی‌شوند. و اعتراض به این‌ها مانده و هم‌چنان ادامه دارد.
تصویر زندانیان سیاسی ما نرگس محمدی است با همه رنج‌های تبعیدش. تصویری غیر از آن‌چه که بیمار است و مادر دو فرزند. تصویری که ایستاده‌گی و ماندن بر آرمان و عقیده را معنا می‌کند. تصویری که نشان می‌دهد شجاعت زنان ایرانی چه اندازه با شکوه است و تا چه اندازه می‌توانند در برابر بی‌عدالتی و نقض حقوق بشر و نقض حقوق زنان ایستاده‌گی کرد. و اعتراض به این‌ها مانده و هم‌چنان ادامه دارد.
آری نرگس محمدی، محمدصدیق کبودوند، آرش هنرور شجاعی و… چندین و چند زندانی دیگر بیمار هستند، قانون و عرف و اعلامیه جهان‌شمول حقوق بشر و استانداردهای بین‌المللی نگهداری زندانیان و مرام انسانی می‌گوید باید تحت درمان قرار گیرند و باید تحت نظر پزشک معالجه شوند. از چشم تا قلب‌شان نباید در زندان آسیبی ببیند. اما این تصویر زندانیان سیاسی ما نباید باشد. آن‌ها به خاطر بیماری نیست که باید از زندان آزاد شود.
به خاطر حضور چند روزه و چند ماهه در سلول‌های انفرادی بی‌شمار در ایران که مصداق بارز نقض حقوق بشر هستند و از اولین ارکان نقض حقوق بشر در مورد زندانیان باید از زندان آزاد شوند. به خاطر حکم‌هایی باید از زندان آزاد شوند که در تخم عدالت دستگاه قضایی و قضات‌اش خشکیده است. با خاطر حکم‌هایی که نهادهای امنیتی دادنامه‌ها پاشیده‌اند. به خاطر آن‌که باور داریم هیچ‌کس به خاطر عقیده و نوشته و مرام و مذهب‌اش نباید زندانی شود و مورد ظلم واقع شود. و تصویر زندانیان سیاسی ما مگر غیر از این است.
و نکته‌ی آخر که این نوشته را پایانی باشد، کوچک توصیه‌ای است از این حقیر به همه‌ی آن‌ عزیزانی که در جهت دفاع از زندانیان سیاسی از نزدیکان‌شان گرفته تا کنش‌گران این عرص و اهالی رسانه، که کوچک مشکلات جسمی زندانیان بزرگ‌تر، «وخیم‌تر و حادتر» از مشکلات بزرگ و عظیمی مثل زندانی بودن، مورد حکم سنگین قرار گرفتن، مورد شکنجه و مورد بی‌عدالتی قرار گرفتن و… نیست.

بی‌خبری مطلق از علت و محل بازداشت میرطاهر موسوی


 با گذشت بیش از یک هفته از بازداشت میرطاهر موسوی نماینده کرج در مجلس ششم هنوز هیچ اطلاعی از وضعیت او در دست نیست.
بنا به گزارش کلمه، از آنجا که میرطاهر موسوی فعال سیاسی، بامداد یکشنبه گذشته توسط نهادهای امنیتی نه به عنوان متهم بلکه به عنوان مطلع بازداشت شده، خانواده او تاکنون مایل به گفتگو با رسانه‌ها نبوده‌اند.
میرطاهر موسوی استاد جامعه‌شناسی دانشگاه و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران بود که توسط انجمن جامعه‌شناسی و اساتید به دبیری دومین همایش آسیب‌شناسی اجتماعی کشور برگزیده شد که قرار بود در اسفندماه گذشته برگزار شود اما با فشار نهادهای امنیتی لغو شد در حالی که دانشگاه‌های مختلف و معاونت پیشگیری از جرائم قوه قضاییه و شهرداری تهران در برگزاری آن همکاری داشتند.
گفته می‌شود که میرطاهر موسوی در ستاد مهندس موسوی معاونت هماهنگی را برعهده داشته است.
او همچنان در بازداشت بسر می‌برد و هنوز هیچ اطلاع رسمی درباره علت بازداشت او، اتهام و محل نگهداری‌اش گفته نشده است.

۸.۶.۹۱

هشدار عفو بین الملل در خصوص اتهام محاربه به ارژنگ داوودی



 سازمان عفو بین الملل می‌گوید براساس گزارش‌هایی که به این سازمان رسیده است، قرار است دادگاه ارژنگ داوودی به اتهام محاربه، چهار روز دیگر در تهران برگزار شود.
متن کامل بیانیه عفو بین الملل را در زیر میخوانید:
اقدام فوری
ترس از شکنجه برای نویسنده ایرانی
نویسنده ایرانی ارژنگ داوودی، از اکتبر سال ۲۰۰۳ زندانی است، در ۲۷ ژوئن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد بیم آن می‌رود که او را مورد شکنجه قرار دهند و یا اینکه تحت درمان قرار نگیرد.
او در تاریخ ۲۸ اوت با اتهام جدید "محاربه با خدا" (محاربه) به خاطر فعالیت‌های سیاسی مسالمت آمیز خود متهم شده است.
از زمان آغاز بازداشت، ارژنگ داوودی حکم زندان خود را در زندان‌های مختلف ایران، از جمله در زندان بندر عباس زندان هرمزگان که در ۱۵۰۰ کیلومتری جنوب محل سکونتش تهران می‌باشد، زندان رجایی شهر در کرج و زندان اوین، بند ۲۰۹، که بر این باور است که تحت کنترل وزارت اطلاعات می‌باشد.
از این بند اغلب گزارش می‌شود که زندانیان مورد شکنجه یا اذیت و آزارهای دیگر قرار می‌گیرند. و یا زندانیان بیمار در این بند از زندان اوین تحت درمان قرار نمی‌گیرد، او مدت طولانی از زمان بازداشت خود را در سلول انفرادی گذرانده است.
از زمانی که به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده، ارژنگ داوودی تماسی با خانواده‌اش نداشته است.
ارژنگ داوودی ۲۸ اوت در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «محاربه با خدا» (محاربه) احضار شد.
اتهام "محاربه با خدا" احتمال صدور حکم اعدام را برای وی در پیش دارد.
ارژنگ داوودی، ۶۰ ساله، در اکتبر سال ۲۰۰۳ بخاطر شرکت در فیلم مستند "ایران ممنوعه" که در آن او در مورد نقض حقوق بشر در ایران صحبت می‌کند دستگیر شد.
پس از یک محاکمه در سال ۲۰۰۵ در شعبۀ ۲۶ دادگاه انقلاب او به اتهام "تبلیغ علیه نظام"، "ایجاد و هدایت یک سازمان و یا گروه مخالف دولت"، "مدیریت مرکز فرهنگی آموزشی به نام پرتو حکمت در تهران" و مشارکت در یک فیلم مستند و به دلیل نوشته‌های خود برای یک سیستم سکولار حکومت در ایران، او را به ۱۵ سال زندان و ۷۵ ضربه شلاق محکوم کرد. حکم شلاق او اجرا نشده است.
عفو بین الملل از اعضای خود در تمامی جهان خواسته است که به مقامات رژیم ایران نامه بنویسند و از آن‌ها خواستار مهیا کردن سه امکان زیر برای ارژنگ داودی شوند.
لطفا فورا نامه‌هایی به فارسی، انگلیسی، عربی و یا زبان خود بنویسید.
- درخواست از مقامات ایرانی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط ارژنگ داودی، او صرفا به خاطر به کارگیری مسالمت آمیز حقوق خود در نوشته‌هایش برای آزادی بیان و تشکل و فعالیت سیاسی در بازداشت است.
- از آن‌ها خواسته شود از ارژنگ داوودی در برابر شکنجه و سایر بدرفتاری‌ها محافظت شود و به او تمام مراقبت‌های لازم پزشکی داده شود.
- فراخوانی برای امکان دسترسی فوری ارژنگ داوودی به خانواده و وکیل خود.

۷.۶.۹۱

بیانیه ایالات متحده در محکومیت تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌های ایران


 در ادامه اعتراض‌ها به توقف پذیرش دختران در ۷۷ رشته تحصیلی دانشگاهی در ایران، وزارت امور خارجه ایالات متحده نیز این اقدام را موجب "عقب‌گرد" زنان در ایران دانست و خواستار حفظ حقوق زنان ایرانی از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی شد.
ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، در بیانیه‌ای که روز سه‌شنبه، ۳۱ شهریورماه، منتشر شد، با تأکید بر برتری شمار زنان دانشجو در ایران بر مردان "برای بیش از ۱۰ سال" تأکید کرد که عدم پذیرش زنان در ۷۷ رشته دانشگاهی مهم موجب "عقب‌گرد قابل توجه" زنان شده و امکانات زنان برای یافتن شغل را محدود می‌کند.
خانم نولند با اشاره به اظهارات "روسای برخی از دانشگاه‌ها" در ایران مبنی بر "ماهیت مردانه" برخی رشته‌ها اعلام کرد که این گونه اظهارات ضمن تضعیف تلاش‌های زنان ایران برای رقم زدن آزادانه آینده خود، پتانسیل نیروی کار ایران را کاهش می‌دهد.
به نوشته خبرگزاری خانه ملت، در سال جاری "۳۶ دانشگاه کشور ظرفیت پذیرش دختران را در برخی از رشته‌های دانشگاهی در دفترچه انتخاب رشته سال ۹۱ حذف کرده‌اند" و گزارش‌ها حاکی است این حذف بیشتر در حوزه رشته‌های فنی و مهندسی صورت گرفته است.
این در حالی است که دانشجونیوز، وب‌سایت خبری دانشجویان ایران، اواسط مردادماه اعلام کرده است که در سال تحصیلی جدید نه "۳۶ دانشگاه"، بلکه "بیش از ۶۰ دانشگاه ایران" در بعضی از رشته‌ها داوطلبان را به صورت تک‌جنسیتی خواهند پذیرفت.
طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها از سال ۱۳۸۸ رسانه‌ای شد، اما اواسط تیرماه سال ۹۰ محمود احمدی‌نژاد در نامه‌ای خطاب به وزرای علوم و بهداشت طرح تفکیک جنسیتی را "سطحی و غیرعالمانه" خواند و خواستار توقف اجرای آن شد که به دنبال آن وزیر علوم اعلام کرد که تفکیک جنسیتی به دلیل مخالفت آقای احمدی‌نژاد با روش اجرا متوقف می‌شود.
با این‌ حال گزارش‌ها حکایت از اجرایی شدن این طرح دارد، اقدامی که موجی از اعتراض‌ها را تاکنون به همراه داشته است.
بیش از ۱۸۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت خردادماه سال جاری در نامه‌ای به رئیس این دانشگاه خواستار بازنگری در محدودیت‌های ایجاد شده برای پذیرش دانشجویان دختر در مقاطع کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد در سال جاری شدند و دانشجویان رشته زمین‌شناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان هم با تجمع در مقابل ساختمان مرکزی این دانشگاه نسبت به اعمال طرح تفکیک جنسیتی در این دانشگاه اعتراض کردند.
شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح، نیز در نامه‌ای که ۲۸ مردادماه در چندین وب‌سایت‌ منتشر شد، توقف پذیرش دختران در ۷۷ رشته دانشگاهی را سبب کاهش درصد دختران دانشجو از "۶۵ درصد به ۵۰ درصد" دانست و گفت: "حکومت ایران می‌کوشد زنان را به درون خانه بازگرداند."
وزارت خارجه ایالات متحده نیز در بیانیه اخیر خود خواستار حفاظت از حقوق زنان ایران از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی شده و درخواست کرده است تا جمهوری اسلامی به قوانین ایران و قوانین بین‌المللی در راستای جلوگیری از تبعیض پای‌بند باشد.

۶.۶.۹۱

سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان خواستار آزادی سعید شیرزاد شد



به گزارش منابع خبری سعید شیرزاد فعال حقوق کودک که برای عملیات امداد و کمک به مردم عازم منطقه زلزله زده شده بود بازداشت شده است.
وی که در یکی از کمپ‌های امدادی که توسط فعالان اجتماعی و حقوق بشر به منظور امداد و کمک رسانی به مرم زلزله زده شهرستان ورزقان ایجاد شده بود فعالیت می‌کرد توسط ماموران اداره اطلاعات شهرستان اهر بازداشت شده است.
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان بازداشت سعید شیرزاد را بر خلاف موازین انسانی و اجتماعی می‌داند در حالی که وی به منظور کمک رسانی به مردم زلزله زده به این منطقه رفته است.
این سازمان ضمن اعتراض به بازداشت وی خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط این فعال حقوق بشر می‌باشد.
گفتنی است، سعید شیرزاد یکی از فعالان مدنی در منطقه زلزله زده ورزقان بازداشت شد.
این فعال مدنی که برای کمک به زلزله زدگان به این شهر سفر کرده بود توسط ماموران اطلاعات بازداشت شد.
ماموران اطلاعات شیرزاد را به همراه دو نفر دیگر در یک کمپ کمک به زلزله زدگان بازداشت کردند که دو نفر از آن‌ها را آزاد کردند.

۵.۶.۹۱

سازمان حقوق بشر ایران: هشدار دربارەی اعدام‌های دستەجمعی در هفته‌های آیندە

 سازمان حقوق بشر ایران در مورد احتمال شروع موج جدیدی از اعدامها در هفته های آینده در ایران هشدار داده و از جامعه جهانی در خواست کرده تا در هفته های آینده توجه ویژه ای به ایران داشته باشند.
درخواست از سازمان ملل و رهبران کشورهای شرکت کننده در اجلاس غیر متعهد‌ها در تهران
سازمان حقوق بشر ایران، ۱۳ اوت: سازمان حقوق بشر ایران در مورد احتمال موج جدیدی از اعدام‌ها در هفته‌های آیندە در ایران هشدار می‌دهد.
گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که مقامات ایرانی در حال برنامه ریزی برای اعدام تعداد زیادی از زندانیان (اعم از زندانیان سیاسی و متهمین به جرم جاسوسی) هستند.
گمان می‌رود کە بعد از پایان اجلاس شانزدهم جنبش غیر متعهد‌ها که قرار است از تاریخ ٢۶ تا ٣١ اوت سال جاری در تهران برگزار شود، اعدام‌ها اجرا شوند، لذا از مقامات عالی رتبەی چهل کشور عضو جنبش غیر متعهد‌ها و ناظرین و سازمانهای بین المللی مانند سازمان ملل انتظار می‌رود که به این موضوع توجه نشان دهند. سازمان حقوق بشر ایران از جامعە جهانی درخواست دارد تا در هفته‌های آینده توجه ویژه‌ای به ایران داشته باشند. محمود امیری مقدم سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران امروز اظهار داشت: گزارش‌های فراوانی حاکی از آن است که مقامات ایرانی در هفته‌های آیندە برای انجام اعدام‌هایی برنامەریزیهایی کردەاند. ما عمیقا نگران اعدام‌های احتمالی هستیم و از جامعە جهانی درخواست می‌کنیم تا قبل از اینکه دیر شود عکس العملی نشان دهند. وی افزود: ما علی الخصوص از سازمان ملل و رهبران کشورهای جنبش غیر متعهد‌ها درخواست می‌کنیم که به پیامدهای مجازات اعدام در ایران توجه و رسیدگی کنند.
ماه رمضان که در بیست اوت به پایان رسید هیچ گزارشی از اعدام منتشر نشد. انتظار می‌رود که اخبار اعدام‌ها در ماه آتی انتشار یابد. بر اساس گزارش سالانه سازمان حقوق بشر ایران در مورد مجازات اعدام، در سالهای گذشته، بعد از ماه رمضان تعداد اعدام‌ها رشد قابل توجهی داشته است. در سال ٢٠١١ حداقل ٧٢ نفر در هفته‌های اول بعد از رمضان اعدام شدند.
در چند ماه گذشته مقامات ایرانی چند بار اعترافاتی از اشخاص در رسانه‌های دولتی در مورد جاسوسی یا همکاری با اسرائیل پخش کردند. در ۶ اوت، تلویزیون دولتی اعترافهای را از ١۴ مظنون (۶ زن و ٨ مرد) در ارتباط با قتل ۵ دانشمند هسته‌ای پخش کرد. بعضی از اشخاصی که اعترافاتشان پخش شد عبارتند از: بهزاد عبدولی، فیروزه یگانه، مریم زرگر، رامتین مهدوی موشایی، آرش خردکیش و مازیار ابراهیمی.
سازمان حقوق بشر ایران معتقد است که اعترافات گرفته شدە از زندانیان کافیست تا به صورت کاملا جدی ان‌ها را در معرض خطر اعدام قرار دهد. در ماه می‌سال جاری، زندانی دیگری به نام مجید جمالی فش بعد از اعترافاتش در تلویزیون دولتی در تهران به دار آویخته شد. تعداد زیادی از زندانیان در معرض خطر قریب الوقوع اعدام قرار داشتە و نیاز به توجه فوری دارند.
غلامرضا خسروی، ۵٠ ساله در سال ٢٠٠٨ در رفسنجان کرمان (جنوب شرق ایران) دستگیر شد. اتهام اولیه او وابستگی و حمایت از سیمای آزادی (یک ایستگاه تلویزیونی متعلق به مجاهدین خلق) بود. غلامرضا خسروی بعد از محاکمهٔ دوم از طرف دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد. وی متهم به محاربه و ارتباط با مجاهدین خلق است. حکم اعدام او از طرف دیوان عالی کشور در ٢١ آوریل تایید شدە است. به گفتهٔ منابع داخلی در ایران، حکم وی قرار است در ١٠ سپتامبر اجرا شود.
عبدالرضا قنبری، ۴۴ ساله معلمی که در تظاهرات عاشورای ۱۳۸۸ (دسامبر ٢٠٠٩) بازداشت شد. وی با توجه به اتهام محاربه که ادعا می‌شود در ارتباط با مجاهدین خلق بوده محکوم به اعدام شدە است. در خواست وی از دادگاه تجدید نظر از طرف دیوان عالی کشور رد شدە است. او هر لحظه امکان دارد که اعدام شود.
احمد دانشپور مقدم، ۴٢ ساله و محسن دانشپور مقدم ۶٩ ساله، پدر و فرزند، نیز در ارتباط با تظاهرات عاشورا دستگیر شدەاند. آن‌ها بە اتهام محاربه در ارتباط با مجاهدین خلق محکوم به اعدام شدەاند. این دو زندانی نیز هر لحظه امکان دارد اعدام شوند.
نگرانی‌های دیگری در مورد اعدام قریب الوقوع سعید ملک‌پور، ٣٧ ساله، برنامەنویس اینترنتی وجود دارد که اتهام اصلی او محاربه، توهین به مقدسات اسلام است. حکم اعدام وی از طرف دیوان عالی کشور در ژانویه ٢٠١٢ تایید شدە است. او نیز هر لحظه امکان اعدام شدن دارد.
همچنین بیش از ٢٠ زندانی سیاسی کرد در لیست اعدام در ایران هستند که هر لحظه امکان دارد اعدام شوند.

۴.۶.۹۱

دیده‌بان حقوق بشر خواستار قطع کمک‌های جهانی به ایران در زمینه مبارزه با مواد مخدر شد


سازمان دیده‌بان حقوق بشر خواستار قطع کمک‌های مالی و همکاری‌های فنی به روند مبارزه با مواد مخدردر ایران شد.
بنا به گزارش رادیو اروپای آزاد، دیده‌بان حقوق بشر، دلیل این تقاضای خود را، افزایش اعدام‌های مرتبط با مواد مخدر در ایران اعلام کرده است. این سازمان می‌گوید ایران در دو سال گذشته، یک هزار نفر را به اتهام دست داشتن در قاچاق مواد مخدر اعدام کرده است.
بنا به گزارش بی‌بی سی، همراه با دیده‌بان حقوق بشر، سازمان بین المللی کاهش آسیب‌های اجتماعی نیز، در این بیانیه مشترک از تمامی کشور‌ها، نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد و سازمان‌های بین المللی خواسته‌اند تا "فورا کمک‌های مالی و غیرمالی به برنامه مبارزه با مواد مخدر در ایران را متوقف کنند."
ربکا شلیفر، از مدیران بخش بهداشت و حق بشر سازمان دیده‌بان حقوق بشر گفته است که کمک کنندگان به برنامه مبارزه با مواد مخدر در ایران عملا از یک نظام قضایی و حقوقی حمایت می‌کنند که خود آن را غیرعادلانه می‌دانند و افزوده است که "کارکرد چنین نظامی براساس اجرای قوانینی هولناک، محاکمات مخفیانه، محرومیت از حق تجدیدنظر و صدور احکام اعدام برای داشتن مقادیر اندک مواد مخدر باید هشداری برای آن گروه از کمک دهندگانی باشد که می‌خواهند به اقدامی صحیح دست زده باشند."

۳.۶.۹۱

وعده آزادی یکباره ۲۵ هزار زندانی/ آیا کسی از زندانیان سیاسی هم آزاد می‌شود؟


کلمه – گروه اجتماعی: همزمان با برگزاری اجلاس سران در تهران، مدیر کل حوزه ریاست سازمان زندان ها خبر از آزادی ۲۵ هزار تن داده است.
در حالی که بررسی های قبلی کلمه نشان می داد تعدادی از زندانیان سیاسی آزاد شده به مناسبت عید فطر در حال اتمام دوران حبس بودند، اینک خبر از آزادی تعداد دیگری زندانی می رسد که به مناسبت عید فطر مشمول عفو رهبری شده اند؛ هرچند هنوز مشخص نیست کسی از زندانیان سیاسی هم در میان آنها هست یا نه.
به گزارش کلمه، اکنون سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی کشور می گوید برای تسریع در کار آزادی محکومان که شامل عفو شده‌اند، امکاناتی را فراهم کرده که با تأیید مرجع قضایی، آنان بلافاصله از زندان آزاد شده و به کانون خانواده‌شان بازگردند.
آمارها نشان می دهد سالانه هشتصد هزار نفر به زندان های کشور وارد می شوند و زندان های کشور از حداقل امکانات رفاهی برای زندانیان بی بهره است.
از آنجا که بحث حقوق بشر یکی از موضوعات جدی در مذاکرات تهران با کشورهای مختلف جهان است، به نظر می رسد مسئولان کشوری برای رفع یخ روابط با کشورهای دیگر، همزمان با برگزاری مقدمات اجلاس سران غیرمتعهدها، اقدام به آزادی بیش از بیست هزار زندانی کرده باشند.
در حال حاضر برخی از زندانها بیش از ۵ برابر ظرفیت خود زندانی دارند و تغذیه نامناسب، وضعیت بهداشتی ناگوار، رفتار نامطلوب زندانبان از مشکلات جدی در این زندان هاست.
دو روز پیش خبری مبنی بر موافقت رهبری با آزادی تعدادی از زندانیان به درخواست رییس قوه قضاییه منتشر شده بود. بر اساس این نامه تنها سرقت مسلحانه، قاچاق اسلحه و آدم ربایی و اقدام علیه امنیت ملی از عفو عمومی استثنا شده بود.
به نظر می رسد با اجرای بخشنامه عفو عید سعید فطر حدود ۲۵ هزار تن از محکومان جرایم غیرعمدی و مالی دادگاه‌های عمومی و انقلاب، سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان قضایی نیروهای مسلح که با حکم قطعی در زندان‌های کشور تحمل کیفر می‌کنند، آزاد شوند.
مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی درباره عفو زندانیان به مناسبت عید سعید فطر به روزنامه ایران گفته است: همه ساله در مناسبت‌های خاص با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه و موافقت رهبری گروهی از زندانیان جرایم غیر‌عمدی و مالی که شاکی خصوصی ندارند و فقط به خاطر عسر و عجز (ناتوانی در پرداخت) جریمه نقدی در زندان تحمل کیفر می‌کنند، مورد عفو قرار می‌گیرند و از زندان‌های کشور آزاد می شوند و این‌بار نیز به مناسبت عید سعید فطر رأفت اسلامی شامل بسیاری از زندانیان زن و مرد شده است.
وی در ادامه می گوید: قوه قضائیه در اجرای بند ۱۱ از اصل ۱۱۰ قانون اساسی به مناسبت عید سعید فطر برای آزادی زندانیان مالی و جرایم غیر‌عمدی که در پرداخت جریمه نقدی و دیون خود ناتوان بوده‌اند، دستورالعملی را تهیه کرده تا با اجرای آن محکومان زندانی مورد عفو قرار بگیرند که البته این دستورالعمل از سوی رئیس قوه قضائیه به رهبری پیشنهاد شد که مورد موافقت وی نیز قرار گرفت.
پورنبی افزوده است: بخشنامه عفو زندانیان عید فطر روز گذشته به همه زندان‌های کشور ابلاغ شده و پیش‌بینی می‌کنیم حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار زن و مرد محکومان دادگاه‌های عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیروهای مسلح، سازمان تعزیرات حکومتی و دادگاه‌های عمومی که به خاطر جرایم غیر‌عمدی و مالی تحمل کیفر می‌کردند، آزاد شوند. البته این بخشنامه شامل کسانی می‌شود که شاکی خصوصی نداشته باشند و حکم محکومیت آنان نیز قطعی شده باشد. در ضمن در راستای اجرای این بخشنامه مجازات محکومان بسیاری کاهش یافته است.
همچنین سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی کشور برای تسریع در کار آزادی محکومان که شامل عفو شده‌اند، امکاناتی را فراهم کرده که با تأیید مرجع قضایی، آنان بلافاصله از زندان آزاد می‌شوند تا به کانون خانواده‌شان بازگردند.
تلاش برای آزادی زندانیان در حالی صورت می گیرد که بر اساس متون دینی زندان جایگاهی در تعزیرات ندارد. جمهوری اسلامی با وعده تبدیل کردن زندان ها به دانشگاه به روی کار آمد ولی اینک زندان ها جوابگوی کثرت زندانیانی نیست که با عناوین مختلف به حبس فرستاده می شوند.
بر اساس آمار منتشر شده، تعداد زندانیان در سال ۵۷ که منجر به انقلاب اسلامی شد، با توجه به جمعیت ۳۶ میلیون نفری نزدیک به ۱۰ هزار نفر بود. با در نظر گرفتن آمار رشد زندانیان بر اساس جمعیت کشور، باید میزان زندانیان ایران نسبت به دو برابر شدن جمعیت به حدود ۲۰ هزار نفر می‌رسید. در حالی که تعداد زندانیان نزدیک به ۱۷۰ هزار نفر شده است.
این در حالی است که در دنیا متوسط زندانی به ازای هر یک‌صد هزار نفر، ۱۴۸ نفر است که این میزان در ایران به ازای هر یک‌صد هزار نفر، ۲۷۱ نفر است که این میزان تقریبأ دو برابر متوسط جهانی است.
یکی از نمایندگان مجلس با اشاره به اینکه تعداد زندانیان در زندان ها آنقدر زیاد است که تا روی پله ها هم می‌خوابند، خواستار افزایش بودجه سازمان زندان ها شده بود. او گفته بود که بودجه سازمان زندان‌ها کفاف تامین لباس و غذای زندانیان را نمی دهد و آن قدر در زندان ها مشکل هست که به هر دو نفر یک پتو می‌رسد.
اما طی این سالها کسی نپرسیده است چرا این همه زندانی در حکومتی وجود دارد که براساس بند اول قانون اساسی، وظیفه دولت، فراهم کردن زمینه های رشد و تعالی مردم است.
اینک آزادی بیش از بیست هزار نفر از زندانیان را باید به فال نیک گرفت و ابراز امیدواری کرد که در این میان نام زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی که طی سالها حبس از یک روز مرخصی هم محروم بوده اند، دیده شود.
نسرین ستوده، بهاره هدایت، مهسا امرآبادی، محبوبه کرمی، امیرخسرو دلیرثانی، سیدمهدی خدایی، محمد داوری، محمد سیف زاده، بهنام ابراهیم زاده، محمدصدیق کبودوند، ابوالفضل عابدینی نصر، سماء نورانی، سیامک قادری، حسین زرینی، سیدمحمد ابراهیمی، آرش سقر، افشین اسانلو، علیرضا رجایی، محمدحسین نعیمی پور، سیدعلیرضا بهشتی شیرازی، فیض الله عرب سرخی، بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، محمد طاهر قزوینی، عماد بهاور، ابوالفضل قدیانی، عبدالله مومنی، بهمن احمدی امویی، سیاوش حاتم، سعید متین پور، مسعود پدرام، کیوان صمیمی، سیدامیر خرم، عبدالفتاح سلطانی، عیسی سحرخیز، محسن امین زاده، حسن اسدی زید آبادی، بابک داشاب، مجید دری، مجید توکلی، احمد زیدآبادی، حشمت الله طبرزدی، رسول بداغی، محمدامین هادوی، ضیا نبوی، مسعود باستانی، مهدی محمودیان، رضا شهابی، محسن میردامادی، احمد هاشمی و بسیاری دیگر از جمله زندانیان سیاسی هستد که طی سه سال گذشته از حداقل حقوق زندانی بهره مند بوده اند و همچنان در زندان اند.

بیانیه انجمن علمی باستان‌شناسی در اعتراض به تک جنسیتی کردن رشته باستان‌‌شناسی



 انجمن علمی باستان‌شناسی ایران در بیانیه‌ای خطاب به معاون آموزشی وزارت علوم کشور، به اقدام برخی دانشگاه‌ها نسبت به تک جنسیتی کردن رشته‌ باستان‌شناسی اعتراض کرد.
دانشگاه بوعلی سینا همدان و محقق اردبیلی بدون اطلاع و هماهنگی گروه‌های باستان‌شناسی از پذیرش دانشجوی دختر در آزمون سال جاری خودداری کرد.
انجمن علمی باستان‌شناسی ایران نیز در بیانیه‌ای نسبت به این اقدام اعتراض کرد و نداشتن آگاهی و برداشت صحیح از کیفیت و اقتضائات این رشته را عامل اصلی این اقدام عنوان کرد.
رئیس انجمن انجمن علمی باستان‌شناسی ایران، خطاب به معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری تاکید کرد: انتشار دفترچه راهنمای انتخاب رشته کار‌شناسی دانشگاه‌های کشور شایعه تک جنسیتی کردن رشته باستان‌شناسی در برخی از دانشگاه‌ها را که مدت‌ها در محافل علمی باستان‌شناسی مطرح بود به واقعیتی تلخ بدل کرد. اگر نخواهیم باور کنیم که این گونه مصوبات از سر عناد و غرض ورزی است، بی‌تردید ناآگاهی از اهمیت و جایگاه رشته باستان‌شناسی و برداشتی نادرست از کیفیت و اقتضائات این رشته علمی از عوامل اصلی اتخاذ چنین تصمیمات ناصوابی است. حضرتعالی به عنوان معاون شاخص‌ترین و علمی‌ترین وزارتخانه کشور که تصمیمات متخذه در آن می‌بایست بر پایه خردورزی، کار‌شناسی باشد، نیک آگاهید که اگر تصمیمی خلاف این رویه صورت گیرد بازخوردهای بسیار منفی، تنش‌های اجتماعی و هزینه‌های معنوی زیادی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.

۲۹.۵.۹۱

بیانیه عفو بین الملل در مورد اقدام فوری برای توقف حکم اعدام غلامرضا خسروی



 سازمان عفو بین الملل طی بیانیه‌ای نسبت به حکم اعدام غلامرضا خسروی که قرار است در تاریخ ۲۰ شهریور اعدام شود، ابراز نگرانی کرد و خواستار اقدام فوری در این مورد شد.
متن این بیانیه که توسط خبرگزاری هرانا ترجمه شده است به شرح زیر است:
عفو بین الملل
اقدام فوری- ایران: غلامرضا خسروی قرار است در تاریخ ۲۰ شهریور اعدام شود.
غلامرضا خسروی سوادجانی، شهروند ایرانی، قرار است به اتهام محاربه ازطریق همکاری موثر با گروه مخالف ایرانی مجاهدین خلق در تاریخ ۲۰ شهریور اعدام شود.
ایران: مردی در خطر اعدام
خانواده غلامرضا خسروی سوادجانی که پنجاه سال سن دارد، گفته‌اند در ماه جولای ۲۰۱۲ به او گفتند حکم اعدام او در ۱۰ سپتامبر (۲۰ شهریور) اجرا خواهد شد. وی که از ماه جولای ۲۰۱۱ در زندان اوین نگهداری می‌شود، به طور مکرر از سال ۲۰۰۸ یعنی زمان بازداشتش به مدت ۴۰ ماه در سلول‌های انفرادی بازداشتگاههای مختلف از جمله بند ۲۴۰ زندان اوین بوده است. بعد از بازداشت در بازداشتگاه وزارت اطلاعات کرمان در جنوب ایران بوده است که گفته می‌شود به دلیل خودداری از «اعتراف» مورد شکنجه و یا بد رفتاری مکرر قرار گرفته است.
غلامرضا خسروی سوادجانی در سال ۲۰۰۸ در شهر رفسنجان استان کرمان در ارتباط با حمایت از تلویزیون سیمای آزادی دستگیر شد. نامبرده به سه سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی به مدت پنج سال محکوم کرده بود با اعتراض وزارت اطلاعات دادگاه تجدید نظر استان کرمان وی را به شش سال حبس تعزیری قطعی محکوم کرد و در حالی که این زندانی در حال تحمل حبس بود با شکایت وزارت دفاع بر اساس اقاریر اخذ شده وارد مرحله جدیدی شد و با دو بار محاکمه مجدد به دلیل ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. در ۲۱ آوریل ۲۰۱۲ دیوان عالی کشور حکم وی را تأیید کرد.
لطفا «به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی درخواست خود را تنظیم کنید:
*درخواست از مقامات ایران برای توقف حکم اعدام غلامرضا خسروی سوادجانی، و یا هر کس دیگری که در انتظار اعدام است. و به آن‌ها یادآوری کنید تحت قوانین بین المللی، حکم اعدام تنها در مورد» جرم‌های بسیار جدی «و دارا بودن شرایط جنایات عمدی با عواقب مرگبار و فوق العاده شدید قابل اجراست.
*توضیح دهید که غلامرضا خسروی سوادجانی در دادگاه صالحه محاکمه نشده، و از مقامات بخواهید که موارد شکنجه او را مورد تحقیق قرار دهند و خاطیان را محاکمه کنند.
*از مسئولین ایرانی بخواهید که اطمینان دهند غلامرضا خسروانی از هر نوع شکنجه و بد رفتاری مصون خواهد بود، از تمامی امکانات پزشکی و درمانی مورد نیاز در اختیارش قرارگیرد و همچنین در تماس قانونی با خانواده و وکیلش باشد.
اطلاعات تماس مورد نیاز:
رهبر جمهوری اسلامی
آیت الله سید علی خامنه‌ای
ایران، تهران، خیابان جمهوری اسلامی، انتهای خیابان شهید کشور دوست، دفتر رهبر ایران
Twitter:
@khamenei_ir #savemaleki
Email: info_leader@leader. ir
رئیس قوه قضائیه
آیت الله صادق لاریجانی
ایران، تهران، تقاطع خیابان عزیزی، پلاک ۴. ۲ درف‌تر روابط عمومی
Email: bia. judi@yahoo. com (Subject
Line: FAO Ayatollah Sadegh Larijani)
و رونوشت به:
نماینده حقوق بشر در کمیساریای عالی
محمد جواد لاریجانی،
ایران، تهران، خیابان ولیعصر، جنوب سه راه جمهوری، خیابان پاستور دفتر رئیس قوه قضائیه
Email: info@humanrights-iran. ir
(Subject line: FAO Mohammad Javad Larijani
و رونوشت به:
نماینده حقوق بشر در کمیساریای عالی
محمد جواد لاریجانی،
ایران، تهران، خیابان ولیعصر، جنوب سه راه جمهوری، خیابان پاستور دفتر رئیس قوه قضائیه
کسانی که در کانادا هستند یک رونوشت به سفارت ایران در اتاوای کانادا به این آدرس بفرستند:
Mr Kambiz Sheikh Hassani
Chargé d» Affaires، Embassy for the Islamic Republic of Iran
۲۴۵ Metcalfe Street
Ottawa، Ontario K۲P ۲K۲
Fax: (۶۱۳) ۲۳۲-۵۷۱۲
Email: executive@iranembassy. ca

۲۸.۵.۹۱

معرفی بند نسوان (زنان) زندان سمنان



زندان زنان سمنان از جمله زندانهایی است که شرایط معیشتی آن جزء وخیم‌ترین زندانهای زنان کشور محسوب می‌شود. این زندان که بخشی از کاروانسرای قدیمی شهر سمنان است در گذشته اصطبل اسب‌ها بوده است.
این زندان به لحاظ تاریخی قدمت زیادی دارد، بند زنان فضایی است با سقف کوتاه و مساحت حدود ۴۰ متر که هم اکنون ۷۰ زن مجرم با جرائمی از قبیل قتل، سرقت، کلاهبرداری، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد، روابط نامشروع.... در آن زندانی هستند با این عده ۷ بچهء زیر ۲ سال هم به همراه مادرانشان در این مکان زندگی می‌کنند.
- تمام این نفرات فقط از یک حمام (یک دوش) استفاده می‌کنند.
- تعداد تخت خواب‌ها این زندان بسیار محدود است و روی هر تخت باید دو نفر بخوابند و بقیه زندانیان به روی زمین می‌خوابند و برای اینکه در این فضای محدود بشود خوابید اجبارا ً فقط روی یک پهلو می‌توانند بخوابند. لازم به ذکر است که طبق قوانین سازمان زندان‌ها، خوابیدن دو زندانی بر روی یک تخت غیر قانونی است و مسئولین زندان به خاطر فضای کم، زندانیان را مجبور به استفادهء دو نفر از یک تخت می‌کنند یعنی مجری قانون، قانون را زیر پا می‌گذارد، عرض هر کدام از این تخت‌ها کمتر از ۸۰ سانتی‌م‌تر می‌باشد.
- فضای متراکم فوق الذکر فقط دارای یک پنجره و یک در می‌باشد و هوای آن بسیارآلوده است. این هوای آلوده به تشخیص پزشک معالج باعث بیماری پوستی نیز می‌شود.
- هوا خوری این زندان بقدری کوچک است که امکان قدم زدن در آن با این عده وجود ندارد.
- هر یک از زندانیان که نظم زندان را به هم بزنند یا به هر عمل دیگری که خلاف نظرمسئولین زندان است مبادرت بورزند، در حضور همهء زندانیان از هر دو دست از دیوار آویزان می‌شوند. به نحوی که تمام وزن بدنشان بر روی مچهای دستشان می‌افتد.
- چون این بند فاقد قرنطینه است افراد معتادی که گرفتار می‌شوند مستقیم وارد بند شده و اجبارا ً همانجا در جمع بقیه زندانیان مجبور به ترک اعتیاد خود می‌شوند. در روزهای اول ترک اعتیاد این افراد، کلیه زندانیان باید شاهد بالا آوردن‌های مکرر، درد‌ها وفریادهای دلخراش و... این افراد باشند.
خانم‌ها ژینوس نورانی و روفیا بیدقی دو تن از شهروندان بهایی در این زندان نگهداری می‌شوند و آزار و اذیت این زندانیان جدای از شرایط بند خود موجب می‌شود شرایط به مراتب بدتری را اینگونه زندانیان متحمل شوند از جمله رفتار‌ها به شرح زیر است:
- مامورین زندان به نامهای خانم‌ها سیادتی، شِکری و خانم کُردی به تحریک سایر زندانیان برعلیه بهاییان می‌پردازند از جمله خانم کردی به زندانیانی که به بهاییان جا داده‌اند که در کنار ایشان باشند می‌گوید: این‌ها نجس هستند و مثل این است که سگ پیش شما بخوابد. به تعداد دیگری از زندانیان تلقین می‌کنند که شما به خاطر دوستیتان با بهاییان دنیا را با آخرتتان عوض می‌کنید.
- خانواده‌های نورانی و بیدقی پول می‌دهند که میوه برای عزیزان در بندشان بخرند وزندان زنان از قبول میوه از مأموری که آن میوه‌ها را خریده و می‌خواهد به زندانیان برساند، خوداری می‌کنند.
- در چنین شرایطی دو نفر دیگر از خانمهای بهایی به نامهای زهره نیک آیین با یک بچهء ۶ ماهه و ترانه ترابی با یک بچه ۱ ماهه، باید به زودی برای اجرای حکمشان به زندان مراجعه کنند. سلامتی این دو نوزاد در محیط زندان زنان سمنان به شدت در خطر است.

۲۷.۵.۹۱

انتقال صالح مرادی و کسری نوری به بیمارستان



c_250_150_16777215_00___images_dravish.jpgکسری نوری و صالح مرادی از دراویش گنابادی زندانی در زندان عادل آباد روز گذشته به بیمارستان شهید مظفری شیراز منتقل شدند.به گزارش سایت مجذوبان نور؛ صالح مرادی که درحالی که ماه‌هاست که از درد و ناراحتی کلیه رنج می‌برد، روز گذشته به بیمارستان شهید مظفری شیراز منتقل شد و توسط پزشک مورد معاینات قرار گرفت
و همچنین‌کسری نوری نیز که به دلیل وضیعت ناگوار بهداشتی زندان به بیماری تنفسی مبتلا شده بود، پس از تقاضا‌های مکرر مبتنی بر معاینه پزشکی به این بیمارستان منتقل شد، به گفته خانواده این دراویش این انتقال در پی مراجعه و اعتراض آنها نسبت به وضیعت ناگوار این زندانی‌ها به مدیر کل زندان شیراز “موسی احمدی” انجام شد.

یاد آور می‌شود که در هفته گذشته دو تن دیگر از دراویش زندانی در زندان اوین تهران،امیر اسلامی و مصطفی دانشجو به اماکن درمانی منتقل شدند، اعزام اسلامی در پی حمله قلبی وی صورت گرفت و همچنین اعزام مصطفی دانشجو در اثر ناراحتی تنفسی بوده است، انتقال این زندانیان عقیدتی به مراکز درمانی با بستن دست بند و پابند صورت گرفته که این اقدام بر اساس آیین نامه‌های زندان غیر قانونی است.

۲۶.۵.۹۱

شلاق بر پیکر چندین زندانی سیاسی در ماه رمضان



روند گام به گام تشدید برخورد با زندانیان و محکومان سیاسی با اجرای حکم شلاق تعدادی از زندانیان سیاسی و احضار گسترده محکومانی که مدت ها از صدور حکمشان گذشته است، در ماه مبارک رمضان و همزمان با شب های قدر، وارد مرحله تازه ای شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، سیامک قادری، رحمان بوذری، ابراهیم بابایی زیدی، حسین زرینی، کوروش کوهکن، ناصر آذرنیا، هومان موسوی، مزدک علی نظری، علیرضاکیا، امیرلطیفی، اشکان الهیاری، رسول حردانی، کامران ایازی زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین هستند که از روز شنبه، در ماه مبارک رمضان و شب های قدر، تاکنون به نوبت مورد تعزیر و شکنجه شلاق قرار گرفته اند.
همچنین هفته گذشته نیز حکم شلاق هم مجید صادقی نژاد اجرا شده بود.
این در حالی است که در گذشته تعداد زیادی از محکومان به تحمل شلاق، با توجه به شانیت زندانیان سیاسی و اینکه خود قوه قضاییه از بی پایه بودن این احکام بهتر از هر فرد و نهادی مطلع بود، آنها را اجرا نمی کرد و تغییر این رویه نشان از تداوم سخت گیری بر زندانیان سیاسی است.
روندی که با بازداشت و انفرادی های طولانی و غیر قانونی و شکنج های گسترده آغاز، با دادگاه های فرمایشی استالینی و احکام بسیار سنگین ادامه یافته و با قطع تلفن و محدودیت بالا در ملاقات حضوری و صدور مرخصی و اعزام گاه و بیگاه زندانیان به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ وارد فاز تازه ای شد.
اکنون نیز اجرای موردی حکم شلاق که در گذشته غالبا انجام نمی شد و گاه قضات صادر کننده حکم شلاق یا مدیران دفاتر شعب دادگاه انقلاب به متهمان سیاسی می گفتند که این احکام شلاق را بدل از حبس داده اند که اجرا نشود و در ازای آن از حکم غیرقانونی و ظالمانه حبسشان کم شود.
همچنین اخبار به دست آمده از تشدید برخوردها، به موج وسیع احضار تلفنی محکومان قدیمی که حکمشان مشمول مرور زمان شده بود باز می گردد. این افراد که عموما احکام ۶ ماه تا ۶ سال حبس دارند، طی هفته گذشته با تماس تلفنی توام با تهدید ماموران اجرای احکام دادگاه انقلاب و دادسرای اوین مواجه شده اند که در صورت عدم معرفی فوری خود، وثیقه های آنها ضبط شده و یا به حراج گذاشته خواهد شد.

۲۵.۵.۹۱

شماری از زندانیان سیاسی آزاد شدند



 پس از اعلام دادستان تهران مبنی بر آزادی شماری از زندانیان سیاسی، تاکنون در ساعات پایانی روز چهارشنبه اسامی ٣٠ تن از زندانیان که از زندان اوین آزاد شده‌اند؛ منتشر شده است.
بنا به گزارش دانشجونیوز، نازنین خسروانی، صدف ثابتیان، مژگان محمدیان، شمیم زین العابدینی، اشرف علیخانی، معصومه یاوری و میترا عالی زندانیانی هستند که از بند زنان زندان اوین آزاد شده‌اند.
تارنمای کلمه نیز اعلام کرده است که علیرضا کیا، حمزه کرمی، حمید ایزدیاری، معصوم فردیس، رامین چاوشی، آرش ریکی، علی ملیحی، قاسم شعله سعدی، اسماعیل صحابه، آرش رهایی مهر، کوروش کوهکن، حمید مقدسی، حسین ثابت، امیر بهمنی رحمان بوذری، محمدرضا پونکی، علی اخوان، بردیا آذرنیا، امیر مقامی فر، شهاب دهقان، محسن جوادی افضلی، علی سالم و سارنگ اتحادی آزاد شده‌اند.
جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، صبح امروز اعلام کرده بود که به مناسبت عید فطر با عفو ١٣٠ نفر از «محکومان جرائم امنیتی» توسط رهبر جمهوری اسلامی موافقت شده است.
وی در ادامه اعلام کرده بود که ٩٠ نفر از این افراد در حال تحمل کیفر هستند که از زندان آزاد خواهند شد.
دادستان تهران همچنین از کاهش مجازات حبس برخی دیگر از زندانیان سیاسی خبر داده است.

۱۷.۵.۹۱

اجرای حکم فرهاد و فرید اکبری فضلی و انتقال آنها به زندان بهبهان




فرهاد اکبری فضلی و فرید اکبری فضلی دو برادر 19 و 21 ساله که پیش‌تر در بهمن‌ماه سال 89 بازداشت شده و به اتهام توهین به رهبری به ترتیب به 7 و 9 ماه حبس تعزیری محکوم شده بودند، روز چهارشنبه 21 تیرماه جهت اجرای حکم خود به زندان بهبهان منتقل شدند.
بازداشت این دو برادر در حالی صورت گرفته است، که فرهاد اکبری در زمان بازداشت اول خود، 17 ساله بوده و کودک محسوب می‌شده است. وی با اتهامات امنیتی به مدت 1 ماه تحت بازجویی ماموران اطلاعات قرارداشته است.
به گفته سایر زندانیان، پایین بودن سن آنها، با وجود شرایط ناگوار زندان بهبهان می تواند موجب (...)

۱۵.۵.۹۱

محکومیت روزبه خوانپایه به چهارسال و نیم حبس تعزیری و هشت‌ ماه حبس تعلیقی




روزبه خوانپایه از فعالین سیاسی و فرهنگی‌ شهر یاسوج و از زندانیان سیاسی دهه شصت، روز شنبه ۳۱ تیرماه، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی شهر یاسوج، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "ارتباط با گروه‌های مخالف نظام" و "شرکت در تجمعات غیرقانونی"‌، به چهار سال و نیم حبس تعزیری و هشت ماه حبس تعلیقی محکوم شد.
روزبه خوانپایه که ۴۸ سال دارد، نخستین‌بار در سال ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط با گروه‌های معاند نظام بازداشت و حدود ۱۵ ماه را در زندان گذرانده بود. پس از آن نیز مجددا در سال ۱۳۸۶ در جریان تجمعات مردم یاسوج در اعتراض به بالا رفتن قیمت بنزین به اتهام تبلیغ و تبانی علیه نظام و شرکت در تجمعات غیر قانونی‌ مجددا بازداشت و پس از گذشت ۳ ماه به قید وثیقه آزاد شد.
ایشان طی‌ سال‌های اخیر و پس از حوادث انتخابات ۸۸ نیز بار‌ها از طرف مأموران اطلاعات این شهر مورد تهدید قرار گرفته است.

۱۴.۵.۹۱

پرونده‌سازی امنیتی علیه وبلاگ‌نویس چهارده ساله در کرمانشاه




یک دختر وبلاگ‌نویس 14 ساله در کرمانشاه از سوی پلیس اینترنتی، مورد شناسایی قرار گرفته و برای وی پرونده‌سازی شد.
براساس گزارش‌ها، پریا. ع، 14 ساله که در وبلاگ خود به با نوشتن مطالبی به انتقاد از وضعیت موجود جامعه پرداخته بود، چندی پیش از سوی پلیس اینترنتی مورد شناسایی قرار گرفت. وی تاکنون چندین‌بار از سوی این ارگان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است.
این دختر 14 ساله که با تشکیل پرونده امنیتی مواجه شده است، تهدید شده که در صورت ادامه فعالیت‌هایش، حق ادامه تحصیل را نخواهد داشت.
این اولین بار نیست، که نهادهای امنیتی در ایران، کودکان را مورد پیگرد قرار می‌دهند.
چندی پیش نیز، مهراوه خندان، دختر 12 ساله نسرین ستوده، به حکم دادگاه ممنوع الخروج شد. این در حالی است که رسیدگی به اعمال کودکان در صلاحیت مراجع امنیتی نبوده و پرونده‌سازی سیاسی علیه آنان خلاف قانون است.

۱۲.۵.۹۱

محمد صدیق کبودوند یک فعال حقوق بشر است که در سیستم قضایی ایران، تنها به صرف فعالیت‌های مدنی خود، به تحمل 11 سال حبس تعزیری محکوم شده است



محمد صدیق کبودوند، رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان که هم‌اکنون ششمین سال بازداشت خود را پشت سر می‌گذارد در پی 56 روز اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده است.
کبودوند، نمونه یک فعال حقوق بشر است که در سیستم قضایی ایران، تنها به صرف فعالیت‌های مدنی خود، به تحمل 11 سال حبس تعزیری محکوم شده است.
کبودوند در سال 82 هفته‌نامه پیام مردم را منتشر کرد. گستره‌ی انتشار آن تهران و استان‌های کردنشین بود و به دو زبان فارسی و کردی انتشار می‌یافت. "پیام مردم " به دلیل صراحت لهجه در بیان مطالب، به عنوان نشریه‌ای ایرانی که گروه حقوق بشری داشته و بخش عمده‌ای از مطالب را به موضوعات آموزش و آشنایی با مفاهیمی چون دموکراسی، حقوق زنان، حقوق اقلیتها و مردم کرد و حقوق مدنی و شهروندی اختصاص می داد، پس از چندی از سوی دادگستری کردستان توقیف شده و کبودوند نیز بازداشت شد.
پس از توقیف پیام مردم، کبودوند با تودیع وثیقه آزاد شد و این‌بار با راه‌اندازی سایت اینترنتی پیام مردم و ایجاد وبلاگ‌هایی به نام رنج مردم، روزگار، روز کرد و روزنامه‌نگار کرد به فعالیت‌های خود بویژه در زمینه حقوق بشر ادامه داد. او در ادامه فعالیت‌های روزنامه‌نگاری برای اجرایی کردن ایده‌ی خود در خصوص ضرورت تأسیس انجمن‌های مدنی و سازمان حقوق بشری که پیش‎تر در هفته‌نامه پیام مردم و سایت‌ها و وبلاگ‌های خود به طرح آن پرداخته بود، در سال 85 موجودیت سازمان حقوق بشر کردستان را در تهران اعلام کرد.
این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در دهم تیرماه سال 86 بازداشت و تاکنون در زندان به سر می‌برد. وی در طی دوران حبس خود حتی یک روز نیز از حق مرخصی برخوردار نبوده است.
کبودوند در دادگاه؛ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانه‌های عمومی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شد.
محمد صدیق کبودوند، در ماه‌های گذشته به دلیل بیماری فرزندش، درخواست حضور در کنار خانواده‍‌اش را داشت که با این درخواست مخالفت شد، وی در اعتراض به بی‌توجهی مسئولان نسبت به شرایط خود، دست به اعتصاب غذای نامحدود زد.
کمیته گزارشگران حقوق بشر، محمد صدیق کبودوند را یک فعال حقوق بشر می‌داند که تنها در جهت دفاع از حقوق مردم و به خصوص مردم کرد، فعالیت کرده است. محکومیت سنگین وی و برخوردهای انجام شده با او، مصداق بارز عدم استقلال و بی‌عدالتی در سیستم قضایی ایران است. این کمیته ضمن اعتراض به ادامه نگه‌داری کبودوند در زندان، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط وی است و توجه نهادها و سازمان‌های حقوق بشری را نسبت به نقض حقوق او جلب می‌کند.
بدیهی است عدم اعتراض جدی نسبت به شرایط دشوار این زندانی سیاسی، تنها منجر به ادامه برخوردهای امنیتی با فعالان حقوق بشر در ایران خواهد شد.

۱۱.۵.۹۱

درباب مشروعیت مبارزه برای حق / امین قضایی


 ما پیش‌تر خاطر نشان کردیم که حق را نباید با قانون یکسان دانست. درحالیکه قانون را حاکمین تعیین می‌کنند، حق امری پیشینی است و براساس آزادی انسان تعریف می‌شود.
پس قانون یک حکومت الزاما برحق نیست و می‌تواند ظالمانه باشد و در این صورت نباید از آن تبعیت کرد. همچنین همانطور که پیش‌تر ذکر آن رفت قانون برای آنکه تجلی حق باشد می‌بایست دو شرط را برآورده کند: اول آنکه مکتوب و واضح باشد و دوم همگان به محتوای قانون آگاهی داشته باشند. کسی حق ندارد من را با قانونی شفاهی و از پیش مقرر نشده محکوم کند.
همچنین من نباید براساس قانونی مجازات شوم که از وجود آن خبر نداشته‌ام. چون محتوای قوانین می‌تواند بسیار مفصل باشد به طوریکه جز برای متخصص علم حقوق از دسترس مردم به دور باشد، پس حق گرفتن وکیل برای همگان لازم می‌آید تا شرط دسترسی به محتوای قانون تامین گردد.
قانون بهترین و عالیترین شکل تجلی حق است، اما تنها تجلی آن نیست. اگر قانون حکومتی ظالم و مستبد (مانند جمهوری اسلامی) به هیچ عنوان نتواند تجلی حق باشد، پس ضرورت دارد که حق به صورت دیگری اعاده شود. در این صورت در نبود قانون محق، حق به صورت ارادهٔ فردی می‌بایست تجلی یابد. به بیان دیگر، مردم می‌توانند حق را خارج از حیطهٔ قانون اراده کنند و برای آن مبارزه کنند.
عده‌ای توجیه می‌کنند که قانون تنها معبر حق است و اگر قانون نباشد چیزی جز هرج و مرج و خشونت محض حکمفرما نخواهد بود. پس در هر حال وجود قانون بهتر از نبود آنست (این استدلال بسیار قدیمی است که به سلطنت طلبانی مانند هابز در قرن هفدهم بازمی گردد.) اما چنین نیست، چرا که اگرچه قانون برای تجلی حق بهتر از ارادهٔ فردی است اما در نبود قانون محق، حق انسان‌ها می‌بایست به شکل ارادهٔ مردم تجلی یافته و این‌‌ همان مبارزه برای سرنگونی حکومت مستبد است.
همچنانکه در صورت تخلف از قانون، پلیس می‌بایست با اعمال قهر، فرد متخلف را از آسیب رساندن به مردم بازدارد. مردم نیز برای رسیدن به حقوق خویش می‌توانند حاکم مستبد را با اعمال قهر سرنگون سازند. در اینجا اعمال قهر انقلابی همانقدر مشروع است که اعمال قهر توسط پلیس و قوهٔ قضائیهٔ یک کشور برای بازداشتن متخلف. همانطور که کسی اعمال قهر پلیس را با خشونت پلیس اشتباه نمی‌گیرد، مغلطه است که قهر انقلابی را با خشونت اشتباه بگیریم. برخی از ضدانقلابیون و کسانی که به نوعی طرفدار حفظ استبداد و وضعیت موجود هستند، تلاش می‌کنند قهر برای تحقق حق را مساوی با خشونت قلمداد کنند و مانند مغلطهٔ هابز، حرکت در چارچوب قوانین ستم گر را بهتر از خشونت و هرج و مرج نشان دهند. اگرچه اراده فردی صورت مطلوب تجلی حق نیست و ممکن است که در جریان اِعمال قهر، خشونت نیز رخ دهد (اما براستی چه کسی خشونت می‌کند؟ پلیس و ارتش حکام دیکتاتور که در تمام تاریخ حمام خون براه انداخته‌اند یا مردم بی‌گناه که با دست خالی برای اعتراض به خیابان‌ها می‌آیند؟)، اما این توجیهی برای نفی اعمال قهر انقلابی نمی‌تواند باشد. نفی عمل انقلابی به بهانهٔ امکان بروز خشونت، به مانند برچیدن دستگاه پلیس به بهانهٔ امکان بروز خشونت توسط پلیس است.
عده‌ای نیز تلاش می‌کنند روشی عجیب مانند انقلاب بدون خشونت را نظریه‌پردازی کنند. (مانند جین شارپ Gene Sharp) اما این افراد در واقع هیچ درکی از اصل مسئله ندارند. اینکه آیا مبارزه‌ای مسلحانه باشد یا خیر، با نافرمانی و اعتصاب باشد یا با شورش خیابانی و.. همگی بستگی به روش مبارزه و شرایط موجود دارد. قهر می‌بایست اعمال شود حتی اگر لازم باشد با اسلحه. برای درک این موضوع اجازه دهید به‌‌ همان مثال پلیس بازگردیم. اینکه پلیس در یک عملیات برای توقیف متخلفین مسلح می‌شود و از نیروهای ویژه استفاده می‌کند و یا اینکه صرفا به یک جریمه نویسی بسنده می‌شود همگی به یکسان اعمال قهر هستند و نوع عملکرد پلیس بستگی به شرایط دارد و اینکه متخلف تا چه حد خطرناک است یا چه عکس العملی نشان خواهد داد. مشخصا مبارزهٔ مردم برای حقوق خویش در یک فضای نسبتا آزاد با فضای خفقان و سرکوب شدید کاملا متفاوت خواهد بود.
پس مشروعیت مبارزه برای حقوق، از خود مفهوم حق نشات می‌گیرد. در نتیجه در اینجا کسانی که برای حقوق خود مبارزه می‌کنند نیازی نیست که اکثریت جامعه را تشکیل داده باشند. حق از توافق یا رای اکثریت بدست نمی‌آید بلکه از آزادی فردی منتج می‌شود. برای مثال در ایران، اقلیت‌های جنسی نیازی به توافق اکثریت مردم برای حق انتخاب جنسی خود ندارند. به همین نحو مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ارتباطی به توافق همهٔ مردم برای سرنگونی ندارد. همین نکته که قوانین این حاکمیت در تخالف با حقوق اساسی انسان است برای سرنگونی این قوانین و حاکمیت نامشروع کافی است. بسیاری براساس همین مغلطهٔ توافق اکثریت، برخی فعالیت سیاسی احزاب را با این بهانه تخطئه می‌کنند که آن‌ها در اقلیت هستند و می‌بایست تابع حرکت اکثریت مردم بمانند. مسلما این ایراد وارد نیست چرا که حق طلبی تابع اکثریت نیست. حکام جمهوری اسلامی سعی می‌کنند با نمایش تعداد مردم در تظاهرات ساختگی یا تعداد رای در انتخابات روی همین استدلال غلط سوار شوند که مشروعیت یک حکومت از اکثریت می‌آید. اگرچه مسئولیت توسط اکثریت به حکام سپرده می‌شود اما این بدان معنا نیست که مشروعیت قوانین اساسی یک حکومت از اکثریت می‌آید. حتی اگر اکثریت مردم ایران تابع این نظام باشند (که البته نیستند) باز قوانین این نظام ستمگرانه، در تضاد با حق بشر و در نتیجه نامشروع باقی می‌ماند و می‌بایست برچیده شود.
مبرهن است که قوانین اساسی جمهوری اسلامی، هیچکدام از آزادی‌ها و حقوق بنیادین انسان را رعایت نمی‌کند: آزادی بیان، حق مالکیت، حق ایجاد تحزب سیاسی و تشکل کارگری، حق برابر برای احراز مسئولیت‌های حکومتی، حفظ حریم خصوصی و عدم دخالت در روابط و انتخاب جنسی، حقوق زنان، حق تربیت و مراقبت رایگان برای کودکان، عدم تبعیض نسبت به اقوام مختلف، اتباع خارجی یا اقلیت‌های مذهبی، خروج آزاد از کشور و... همگی به شدید‌ترین وجه ممکن زیرپا گذاشته می‌شود. براساس آنچه پیش‌تر استدلال کردیم، تجلی حقوق فوق تنها در ارادهٔ فردی می‌سر است و از آنجا که جمهوری اسلامی این حقوق را پایمال می‌کند پس می‌بایست برعلیه او قهر اعمال شود و از اینرو مشروعیت قهر انقلابی برعلیه جمهوری اسلامی مسلم می‌شود. از آنجایی که حق تنها با تغییر کلیه قوانین اساسی کشور می‌سر است پس این تغییر به معنای تغییر و قلب ماهیت جمهوری اسلامی است و از اینرو اصلاحات به عنوان راهی برای تجلی حق نفی می‌شود. براساس استدلال فوق مسلم است که هیچ شکل دیگری جز قهر انقلابی نمی‌تواند راهی برای تجلی حق قلمداد شود.