جستجوی این وبلاگ
۱۱.۱۱.۸۸
نامه تکان دهنده پدر سورنا هاشمی: هم رزمان دیروز، شکنجه گران امروز شده اند؟

به گزارش روزآنلاین، پدر سورنا هاشمی، که خود از رزمندگان و اسیران دوران جنگ 8 ساله ایران و عراق بوده، با انتشار نامه سرگشاده ای، این روزها را "تلخ تر" از آن روزها خوانده و نوشته است: "بیش از یک ماه می گذرد و نشانی جز اسارت تو ندارم… وای بر من! نکند اسارت را از من به ارث بردی؟! چرا تنها ماندم؟ هم رزمانم کجایند؟" پدر سورنا هاشمی در نامه خود نوشته است: "سورنا، پسرم، روزگاری بود که عکس کوچکت در پس زمینه ی خاک خاکریز دم به دم زمزمه ی التماس آلود چشمانم بود، خاک ِ تن به تیغ می تکاندیم و در راه حفظ وطن می رفتیم.وطن ترینم تو بودی و جان سپر جانت کردم، تنها نبودم، هزاران بودیم، تنها نبودم…روزی به تلخی این روزها باران گلوله و خمپاره زمین را گهواره ی صدها شیر مرد کرد…به خواب می رفتند آرام و لبخند از خاطره ی خنده ی مادر، همسر، فرزند می زدند و خرسند از باروت و گلوله ای که دیگر نمی توانست تنی را خونین کند… من نیز سهم ام را گرفتم، چکمه ای به خون آغشته از زخم صورتم، کابل برق با تکه های تنم…اسارت را به جان خریدم خرسند از اینکه تو آزادی، تو می خندی، تنها نبودم… نشانمان بی نشانی، مفقود الأثر بودیم و ماه و سال یکی از بیماری، یکی زیر شکنجه، یکی به رگبار گلوله چشم می بست…هیچ نشانی از اسارت ما نبود. دل گره زدم به ضریح میله های زندان که تو را آزاد ببینم، لباسم دخیل زخم های دوستان و هم رزمانم شد تا تو گزندی نبینی…امروز اما تلخ تر از آن روزهاست…تو در بندی، تو اسیری، تو نمی خندی…بیش از یک ماه می گذرد و نشانی جز اسارت تو ندارم… وای بر من! نکند اسارت را از من به ارث بردی؟! چرا تنها ماندم؟ هم رزمانم کجایند؟ نکند سیلی به گوش تو می زنند؟! نکند نمی دانند؟! نمی دانند که تو از دو سالگی با عراقی ها می جنگیدی؟! که ترکش از تنم در می آوردی؟! تنهایم…" در ادامه این نامه می خوانیم: "سورنا جان! پسرم، ماجرای دانشگاه زنجان را فراموش نکرده ام : همرزم من نبودند آنان که به مرز تن فرزندان این خاک تجاوز کردند! همرزم من نبودند آنان که در اندیشه ی حاشا بودند! همرزم من نبودند آنان که تو را به بند کشیدند، از تحصیل محروم کردند… همرزمانم را خوب می شناسم! بگذارید فکر کنم که اینها از ما نیستند، بیگانه اند که چنین جفا می کنند. بگذارید فکر کنم همه آن روز شهید شدند و من زنده ماندم تا زجر بکشم… تا آن روز که اگر شهیدی زنده مانده ندایم را پاسخ گوید! روزگاری از همه چیز گذشتم تا تو آزاد باشی حال که آزاد نیستی همه چیزم را می دهم برای سلامتی ات! و برای دوباره دیدنت…" گفتنی ست سورنا هاشمی و علی رضا فیروزی، بیش از یک ماه است که در پی خروج از منزل و احتمالا در شهر ارومیه ناپدید شده اند. نهادهای امنیتی هیچ گونه مسوولیتی درباره وضعیت آنان بر عهده نمی گیرند و از خود سلب مسوولیت می کنند. این در حالی است که نیروی انتظامی به خانواده علی رضا فیروزی اعلام کرده موبایل این فعال دانشجویی خاموش و در شهر تهران است.
۸.۱۱.۸۸
۷.۱۱.۸۸
مرگ های مشکوک در زندانهای ایران
مرگهای مشکوک در زندانهای ایران در دهه هشتاد
مصادیق فاجعه حقوق بشری در زندانهای ایران
۶.۱۱.۸۸
بیانیه سدازا در حمایت از اعضای دربندکمیته گزارشگران حقوق بشر
به نام خداوندی که نظم عالمش بر عدالت است
فعالان حقوق بشر یاد آور عبارت "سنگر سازان بی سنگر" هستند. در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق، کارکنان جهاد سازندگی در حمایت و دفاع از رزمندگان به ساختن خاکریز و سنگر مشغول بودند در حالیکه خود در تیررس مستقیم بودند. فعالان حقوق بشر نیز در مقابل عاملان بی عدالتی، بی قانونی و زیر پا گذاشته شدن حقوق شهروندی و انسانی زندانیان، خاکریز رسانه ای درست میکنند و اگر بخواهند آشکارا فعالیت کنند و اخبار مربوط به زندانیان و خانواده هایشان را پوشش دهند، خود هیچ سنگر و دفاعی ندارند. آنها اگر درجایی فعالیت میکنند که اقدامات حقوق بشری خوشایند بسیاری نیست، یا مانند ایران بازداشت و حبس های طویل المدت میشوند یا مثل روسیه ناپدید میشوند و به قتل میرسند.
آقای جعفر دولت آبادی، دادستان تهران به دلایلی نامعلوم کمیته گزارشگران حقوق بشر را وابسته به سازمان مجاهدین خلق دانسته و همکاری با آن را جرم تلقی کرده است.
اگر سازمان مجاهدین خلق از رویکرد نظامی و غیر مسالمت آمیزی که در گذشته داشته به چنین رویکردی رسیده باشد که به دفاع از حقوق زندانیان و بازتاب صدای خانواده های آنان بپردازد که غیر از این سایتها ، بلندگوی دیگری ندارند، جای بسی شگفتی و خوشنودی دارد! ای کاش گروه های موسوم به لباس شخصی های آشنا اما بی نام یا آنان که مردم را با ماشین نیروی انتظامی زیر میگیرند نیز به چنین رویکردی میرسیدند.
اما آقای دادستان تهران نگفتند که بر اساس چه دلیل مبرهنی به چنین نتیجه ای رسیدند. با فرض اینکه چنین خبری صحت دارد لازم است ایشان برای تنویر افکار عمومی بویژه دانشجویان و جوانان عدالت خواه و حق طلبی که بدور از گردابهای فساد و انحراف و اعتیاد به فعالیت های عدالت طلبانه و نوع دوستانه میپردازند و با این سایتها همکاری میکنند، بگویند که چه خبرها و مطالب منتشره در سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر در جهت اهداف اختصاصی سازمان مجاهدین خلق بوده است؟
اگر منظور، بازتاب اخبار مربوط به زندانی شدن خانواده های برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق میباشد مانند بازتاب اخبار دیگر خانواده ها و زندانیان،
اگر منظور پیگیری مطالبات و حقوق نادیده گرفته یا پایمال شده زندانیان و خانواده هایشان است اعم از هر اعتقاد و مسلکی،
اگر منظور رساندن صدای عدالت خواهی زندانیان و خانواده های چشم انتظارشان است،
و اگر منظور بازتاب فرار از قانون و بی قانونی های ماموران قانون است، به اطلاع آقای دادستان میرسانیم که همه سایتهای حقوق بشری، همه فعالان و انجمنها و سازمانهای حقوق بشری ، چنین مطالبی را منتشر میکنند،پس علی القاعده همه ما به سازمان مجاهدین خلق وابسته ایم!
جناب آقای دادستان شاید این بهانه برای محکمه شما قایل پذیرش باشد اما در محضر عقل و وجدان مردم لطفا دلیل محکمه پسند تری ارائه دهید زیرا همه ما ( سایتها و فعالان حقوق بشر)، ندای وجدان جامعه هستیم.
سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی
سدازا
بهمن ماه هزاروسیصد و هشتادوهشت
زندانیان جنبش سبز در چنگال جلاد اوین!*
کودتای سیاسی فاشیسم به رهبری محمود احمدی نژاد در 22خرداد گذشته علاوه بر سرکوب شدید اعتراضات خیابانی مردم،دستگیری گسترده فعالین سیاسی،روزنامه نگاران و فعالین دانشجویی سرشناس را بعنوان یک پروژه سیاسی ازپیش تعیین شده و سازمان یافته درپی داشت.عمده دستگیرشدگان تمام تابستان را در سلولهای انفرادی بندهای امنیتی 209،240و 2 الف سپاه تحت شدیدترین شکنجه ها و فشارهای روحی و جسمی قرار گرفتند تا با پذیرش اعترافات ساختگی و تن دادن به ایفای نقش در سناریوهای کثیف نوشته شده توسط نیروهای امنیتی،صحت مدعاهای متوهمانه وhttp://hra-news.org/news/12684.aspx سرکوبگرانه شان در باب عاملیت دولتهای خارجی برای تحقق انقلاب مخملی در ایران را مورد تایید قرار دهند!**از نیمه مهرماه بود که روند انتقال زندانیان سیاسی واقعه انتخابات به بندهای عمومی آغاز شد.در مرحلۀ نخست چند فعال دانشجویی چون پیمان عارف،مجید دری و ضیا نبوی (از دانشجویان ستاره دار)بهمراه حدود 60 تن ازدستگیرشدگان در اعتراضهای خیابانی و همچنین برخی از فعالین حقوق بشر همچون محمدعلی دادخواه،بندها انفرادی را به مقصد اندرزگاههای 7و8 زندان اوین و بصورت متفرق در میان متهمین و محکومان عادی ترک کرده،باتوجه به احتمال بازدید هیئت پیگیری مجلس از زندان اوین در ویترین دروغین سازمان زندانها (اندرزگاههای 7و8)جای داده شدند.**اما بخش تراژیک قصه زمانی آغاز شد که در ابتدای آبان همزمان با انتشار پاسخ پیمان عارف و مجید دری به دادستان تهران در فضای رسانه ای،که ادعای دیدار با تمامی بازداشت شدگان و وضعیت کاملا مطلوب نگهداری ایشان در زندان اوین را مطرح کرده بود،مسئولین امنیتی تصمیم به خارج کردن بخش دیگری از فعالین اصلاح طلب زندانی از بندهای امنیتی و تجمیع ایشان در بندی عمومی گرفتند و در این میان چه بندی بهتر از بند 350 و سپردن زندانیان جنبش سبز بدست جلادترین و شیادترین زندانبان زندان اوین یعنی "بزرگ نیا".**بدینسان از اواسط آبان حدود 80 تن از زندانیان جنبش سبز که در میان آنان از فعالین سیاسی اصلاح طلبی همچون داوود سلیمانی ،جهانبخش خانجانی،هدایت آقایی،حمزه کرمی و...تا روزنامه نگاران و فعالین دانشجویی چون احمد زیدآبادی،مسعود لواسانی،محمدرضا نوربخش،پیمان عارف،بهمن احمدی امویی،رضا رفیعی،عبد الله مومنی،مسعود باستانی،مجید دری،علی بیکس،ضیا نبوی و...دیده میشود،به زیرزمین مخروبه بند مخوف 350 انتقال یافتند تا با وجود تحویل ظاهری بهسازمان زندانها کماکان تحت کنترل بزرگ نیا،رئیس بند 350(این مامور امنیتی سرکوبگر و بازجوی وزارت اطلاعات که بر حسب ظاهر پرسنل سازمان زندانها محسوب میشود)و در واقع امر تحت کنترل وزارت اطلاعات دولت فخیمۀ احمدی نژاد قرار داشته باشند.**بزدگ نیا در اولین گام زندانیان سیاسی را در زیرزمینی کم نور (زیرزمین بند 350 محبوس ساخته و آنگاه در حالیکه در طبقه بالای بند که محل نگهداری مجرمان خطرناکی است که مجبور به کارگری در زندان جهت اصلاح و تربیت هستند،چندین خط تلفن عمومی کارتی وجود داشته واین مجرمین مجاز به استفاده از تلفن به هر میزان که بخواهند میباشند،با نصب یک کابین دربسته تلفن در زیرزمین،هر یک از زندانیان سیاسی را مجاز به استفادۀ حداکثر 5 دقیقه ای از تلفن در هر شبانه روز نمود!کمکم کار از این هم بالاتر گرفت و بزرگ نیا که اینبار نه در برابر زندانیان خطرناک،بلکه در برابر چند زندانی تحصیلکرده ، متشخص و مسالمت جو قرار داشت،اقدام به ممنوع التلفن کردن افراد نیز نمود.مواردی که در چند روز اخیر و حسب اخبار مثقی که به دشواری از این بند به خارج از زندان انتقال یافته،افرادی چون رسول بداقی(فعال صنفی معلمان)و جعفر اقدامی را در بر میگیرد.بزرگ نیا در اقدامات جدیدخود دستور بازرسی بدنی زندانیان سیاسی بهنگام عزیمت به ملاقات هفتگی را(که از پشت کابین و جدارهای شیشه ای چند لایه صورت میپذیرد)بشکلی بسیار تحقیرآمیز و اهانتبار صادر کرده و خود نیز با استخدام واژگانی رکیک و اهانت آمیز،بطور روزانه و به انحاي مختلف زندانیان سیاسی-این محترمترین لایۀ جامعه مدنی ایران-را مورد وهن وهتک حرمت قرار میدهد.**در چنین شرایط دشواری بودکه چندی پیش محمدحسین سهرابی راد-این فرزند شهید نزدیک به ستاد مهدی کروبی-بدلیل فشارهای وارده در این بند توسط جلاد اودن اقدام به خودزنی و زدن رگ دست چپ خود کرده و پس از چند روز بستری شدن در بیمارستان و بهداری اوین،بدلیل خوف از بازگشت به این بند مخوف،به محض ظهور علائم بهبودی و ترمیم رگ آسیب دیده،مجددا هفته پیش اقدام به خودزنی نموده که متاسفانه نگارنده علیرغم کوشش بسیار جهت کسب ارتباط با زندانیان سیاسی و کسب خبر در مورد سرنوشت وی از داخل زندان،موفق به کسب هیچگونه اطلاعی از وی نشده و احتمال مرگ وی رادور از ذهن نمیداند.**طرفه آنکه کهریزک دیگری در حال شکل گیری در بند 350 و شهدای دیگری در حال افزوده شدن به شهدای حسینی جنبش سبز است.آری،فاجعه ای انسانی در شرف وقوع است و تنها مقصر آن کسی نیست جزیک مامور امنیتی دارای اقسام سوابق.سوابقی که زبان از شرح آن شرمنده است و قلم معذور!**بزرگ نیا را بخاطر بسپارید!! *
۳.۱۱.۸۸
هر ایرانی عضوی از خانواده هر زندانی اعتقادی

"زندانیان سیاسی در معرض خطر اعدام"
بدنبال تظاهرات مردم ایران در تاریخ 6 دی 1388 (روز عاشورا) دهها تن از معترضین توسط نیروهای امنیتی رژیم ایران کشته و عدۀ زیادی زخمی شدند. هزاران نفر دستگیر و جمع زیادی مورد ضرب و شتم بیرحمانه قرار گرفتند.
در این راستا حاکمین ایران با دستگیری وسیع فعالین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، حقوق بشری و مطبوعاتی و . . . و با تحت فشار و شکنجه قرار دادن آنها به منظور اعتراف گیری اجباری و محارب خواندن عده ای از آنها، در صدد به اجرا در آوردن سناریوی هستند که ابتدا اعتراضات مردم را فتنه بخوانند و بدنبال آن زمینه اجرای حکم اعدام آنها را، همچون قتل عام های سالهای 60 و 67، فراهم سازند. تا بدین ترتیب با ایجاد جو رعب و وحشت در میان مردم آنها را از پیگیری خواستها و مطالباتشان برحذر دارند.
اضافه بر این لازم به تاکید است که این دستگیرشده گان از هیچ گونه حقوقی برخوردار نیستند؛ هیچ گونه اطلاعاتی در مورد آنها از سوی حاکمین ایران منتشر نمی شود؛ اجازه داشتن وکیل اختیاری ندارند؛ پشت درهای بسته و در دادگاههای فرمایشی به اتهامات آنها رسیدگی می شود و . . . و بعبارتی دیگر این زندانیان در واقع گروگان حاکمین ایران هستند.
علی رغم نگرانی افکار عمومی جهان در مورد وضعیت این گروگانهای زندانی، تاکنون رژیم به درخواستهای متعدد سازمانها و نهادهای ایرانی و بین المللی مبنی بر آزادی این افراد عکس العملی نشان نداده است و تجربه هم نیز نشان داده است که رژیم در این رابطه تابع معیار بین المللی حقوق بشر نیست و بدون تأسی از معاهده ها و پیمانهای بین المللی در این زمینه، در نقض گسترده، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ایران کوتاهی نکرده است. ما بعنوان جمعی از نهادهای ایرانی دفاع از حقوق بشر از کلیه نهادها و فعالین حقوق بشر تقاضا می کنیم که افکار عمو می را در این جهت آگاه ساخته و برای نجات جان گروگانها از دست حاکمین ایران سرسختانه بکوشند.
ولی آنچه نهایتاً می تواند جان گروگانهای در معرض خطر اعدام را نجات دهد عبارتند از؛ پيگیری خواستها و مطالبات مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی آن از سوی مردم؛ اعتراض مستقیم مردم به حبس و موج دستگیری و مقابله با خطری که جان زندانیان را تهدید می کند و همچنین تقاضای آزادی کلیه زندانیان سیاسی و بازداشت شده گان وقایع اخیر.
1بهمن 1388 برابر 21 ژانویه 2010
فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امریکای شمالی
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی
کمیته گزارشگران حقوق بشر
چه خبر از زندانیان اعتقادی(عقیدتی - سیاسی)؟
ضيا نبوی: قاضی گفت که به درخواست وزارت اطلاعات محکوم شدم
درخواست کمک فوری از نهادهای حقوق بشری، درخصوص سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی
دستگیری 400 دانشجو در قزوین به دلیل مسائل اخلاقی
بازداشت صادق انسانی؛ بیش از ۱۲ دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران در زندان
دادستان تهران: تا زمانيکه افکار نوری زاد مهار نشود ،از حق ملاقات محروم است
۱.۱۱.۸۸
دادستان تهران: «هرگونه همکاری با کمیته گزارشگران حقوق بشر جرم است»
جعفری دولتآبادی در این دیدار ابراز داشته است: « بنابر گزارش کارشناسان پرونده سایت کمیته وابسته به منافقین است و هرگونه همکاری با سایت جرم محسوب میشود.» به گفته خانواده نظرآهاری برخورد دادستان در کل مثبت بوده و او ابراز داشته شخصا به ملاقات شیوا نظرآهاری در زندان خواهد رفت.
دادستان تهران در پاسخ به سوال خانواده نظرآهاری در مورد زمان آزادی شیوا گفت: « وی تا زمان برگزاری دادگاه و اعلان حکمش آزاد نخواهد شد.»
شیوا نظرآهاری به همراه دوتن دیگر از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر، کوهیار گودرزی و سعید حائری در تاریخ 29 آذرماه در اتوبوس عازم به مراسم تشیع پیکر آیتالله منتظری بازداشت شدند. در حال حاضر 7 تن از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر در بازداشت نیروهای امنیتی به سر میبرند.
کمیته گزارشگران حقوق بشر نهادی مستقل است که هدفش اطلاعرسانی و دفاع از قربانیان نقض حقوق بشر میباشد. این کمیته در طول 4 سال فعالیت خود گزارشها، اطلاعیهها، بیانیهها و مقالات متعددی را در زمینه نقض حقوق بشر منتشر نموده و خود را به عنوان نهادی مدنی و فارغ از هرگونه جهتگیری سیاسی در میان فعالان داخلی و خارجی مطرح نموده است.
علیرضا بهشتی در زندان دچار سکته قلبی شد
به گزارش خبرنگار جرس، وی در روزهای گذشته، در حالی که به دلیل شرایط نامساعد زندان در فصل زمستان، مبتلا به سرما خوردگی شدید شده بود برای انجام بازپرسی از زندان اوین به شعبه امنیت دادگاه انقلاب تهران منتقل شد و به گفته شاهدان عینی در حالی که پیژامه زندان و دمپایی پلاستیکی برپا داشت و محاسن اش بلند و آشفته بود ، دقایقی طولانی در انتظاربازپرسی به سر برد.
علیرضا بهشتی (فرزند شهید آیت الله بهشتی از بنیانگزاران جمهوری اسلامی)، سه هفته پیش در دانشگاه تربیت مدرس بازداشت شد و در تمام این مدت، از همه حقوق قانونی خود محروم بود و حتی موفق به ملاقات با وکیل و خانواده اش نشد.
خبرنگار جرس موفق به کسب اخبار بیشتری در خصوص روند رسیدگی به عارضه قلبی دکتر علیرضا بهشتی نشده است. اما در تماسی که بهشتی با خانواده خود داشته از رفع عارضه و بهبودی نسبی خود خبر داده است. گفتنی است این اولین تماس بهشتی با خانواده خود پس از یک هفته است.
از سوی دیگر دختر پنج ساله علیرضا بهشتی نیز از زمان دستگیری پدر گوشه گیر و منزوی شده است و به گفته خانواده بهشتی او در این مدت کمتر با کسی سخن می گوید.
۳۰.۱۰.۸۸
حکم دادگاه تجدیدنظر درباره 23 متهم حوادث بعد از انتخابات
یک مقام قضایی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا اظهار داشت، پرونده 23 نفر از بازداشتشدگان در حوادث بعد از انتخابات در شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست حجتالاسلام والمسلمین زرگر رسیدگی شده است.
وی افزود در نتیجه این رسیدگی احكام صادره در 13 پرونده تایید شده،6 مورد تبرئه شدهاند و 4 مورد اتهام هم تعلیق شده است، گفت: این احكام صادره از شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر قطعی و لازمالاجرا است.
منبع خبر :
ضرب و شتم زندانیان سیاسی در زندان ارومیه
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای گارد ویژه زندان و نیروهای حفاظتی این زندان در حضور "فتحی" ریاست این زندان و فرماندهی "بحرینی" مسئول حفاظت به بند 12 که محل نگهداری زندانیان سیاسی است یورش برده و ضمن ضرب و شتم دسته جمعی زندانیان با استفاده از باتوم، باتوم برقی و شوکر الکتریکی، همچنین تخریب گسترده وسایل زندانیان، زندانی سیاسی "علی احمد سلیمان" تبعه ترکیه را با خود به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
دلیل ضرب و شتم زندانیان سیاسی مشخص نیست و همینطور از سرنوشت علی احمد سلیمان پس از انتقال نیز اطلاعی در دست نیست. آقای سلیمان که به دلیل سوختگی درصد بالا وضعیت مناسب جسمی ندارد به اتهام عضویت در یک حزب کرد مخالف دولت ترکیه به تحمل 5 سال حبس محکوم شده است.
علی پرویز به سه سال حبس تعزیری محکوم شد
به گزارش امیر کبیر آخرین دادگاه این دانشجو هفته گذشته پایان یافت و این حکم دو روز پیش به وی ابلاغ شد. از جمله اتهامات علی پرویز تهیه و توزیع فیلم و عکس از اعتراضات دانشجویی بالاخص تجمع دانشجویان خواجه نصیر در اعتراض به حضور صفار هرندی در دانشکده برق این دانشگاه در تاریخ ۱۰ آبان ذکر شده است. از دیگر اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی و تبانی برای تجمع در روز ۱۳ آبان اعلام شده است.
گفتنی است دادگاه سهیل محمدی دیگر دانشجوی بازداشتی در ۱۲ آبان امروز برگزار شد که نتیجه آن متعاقبا اعلام خواهد شد.
عباس قادری نیز که در روز ۱۶ آذر پس از مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، پس از ۴۲ روز بازداشت در زندان اوین، روز گذشته با قرار کفالت آزاد شد.
از دیگر دانشجویان بازداشتی خواجه نصیر همچنان خبری جدید در دست نیست.
مرگ پرابهام یک زندانی سیاسی در زندان اوین
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "البرز قاسمی" زندانی سیاسی متهم به محاربه از طریق عضویت در یک سازمان سیاسی که از سرطان پیشرفته معده نیز در رنج بود، در پی وخامت وضعیت جسمی که نشعت گرفته از محرومیت بلند مدت این زندانی از خدمات پزشکی و مرخصی استعلاجی بود روز گذشته به بهداری زندان اوین منتقل و صبح امروز مرگ وی تائید شد.
گزارش شده است این زندانی که در بند 350 زندان اوین به همراه برادر خود "حمید قاسمی" نگهداری میشد، در روزهای اخیر حتی قادر به حرکت کردن نبوده و دچار بی اختیاری ادرار شده بود، علیرغم تلاش های زندانیان و خانواده وی، بهداری و مسئولان مربوطه در زندان اوین تا روز گذشته حاضر به ارائه خدمات درمانی به وی نشده و تنها پس از پیگیری های مستمر روز گذشته این زندانی را به بهداری زندان اوین منتقل کردند، در حالیکه بیماری وی و رسیدگی پزشکی به ایشان مستلزم حضور در مراکز تخصصی پزشکی بوده است.
لازم به توضیح است، البرز و حمید قاسمی، به اتهام همکاری با یک سازمان سیاسی به محاربه متهم، در دادگاه اولیه محکوم به اعدام و در دادگاه تجدید نظر به حبس ابد محکوم شده اند، از تاریخ و جزئیات پرونده کماکان اطلاعی در دست نیست، گزارشات تکمیلی در این رابطه منتشر خواهد شد.
۲۷.۱۰.۸۸
پرونده ابراهیم لطف اللهی به بایگانی سپرده شد/
۲۵.۱۰.۸۸
عدالت ، خط مشترک “ویژه نامه ص
تا آزادی زندانیان اعتقادی( عقیدتی سیاسی) ...
سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی، سدازا (صدا) برای دفاع از حق و عدالت، برای پاسداشت آزادی بیان و اندیشه و برای حمایت ازکسانی که خود و خانواده هایشان به جرم ابراز عقیده به رنج افتاده اند فعالیت خود را آغاز کرده است و لزوما این حمایت به معنی تایید نظرات و عقاید همه زندانیان عقیدتی - سیاسی نیست.
در این راستا ، سدازا به منظور ا نعکاس دوباره به وضعیت و یادآوری نام آندسته از زندانیان اعتقادی ( عقیدتی – سیاسی) میپردازدکه کمتر به انها پرداخته شده حال آنکه مورد ظلم ها و بی عدالتی های مشهودی در روال رسیدگی به پرونده خود قرار گرفته اند،
سدازا با تاکید بر لزوم احقاق حقوق زندانیان مطابق قانون و رعایت عدالت در مورد همه زندانیان عقیدتی – سیاسی ، دفاع از زندانیان اعتقادی را منوط به هم رأی و نظر بودن با انها نمیداند و معتقد است، عدالت فارغ از مرزبندی عقیدتی است.
لغو حکم اعدام حامد روحی نژاد
هرانا- حکم اعدام زندانی سیاسی، حامد روحی نژاد از متهمان وقایع اخیر در دیوان عالی کشور به ده سال حبس تعزیری کاهش یافت.
به گزارش واحد اندیشه و بیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خلیل بهرامیان وکیل مدافع حامد روحی نژاد از تقلیل حکم اعدام موکل خود در دادگاه تجدیدنظر استان به ده سال حبس تعزیری به این مجموعه خبر داد.
حامد روحی نژاد، زندانی سیاسی جوان و بیماری است که بسیار پیش از انتخابات توسط نیروهای امنیتی به اتهام ارتباط با یک سازمان سیاسی بازداشت شده بود.
این زندانی با بروز اعتراضات گسترده مردمی پس از انتخابات در ایران از سوی دستگاه امنیتی انتخاب و با وعده و تهدید مجبور میشود نمایشی را در مقام مجرم در دادگاههای حوادث پس از انتخابات ایفا کند که نهایتاً منجر به صدور حکم اعدام برای وی توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب می شود، آقای روحی نژاد که هم اکنون در بند 350 و در وضعیت بد جسمی به سر می برد به کرات طی نامه هایی از شکنجه ها و فشارهایی که منجر به پذیرش اجرای این سناریو شده بود سخن گفته است.
انتقال یکصد تن از بازداشت شدگان وقایع اخیر به انفرادیهای زندان رجایی شهر
هرانا- تعداد یکصد تن از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر ایران شب گذشته به سلولهای انفرادی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) منتقل شدند.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یکصد شهروند بازداشت شده در اعتراضات اخیر ایران ساعت 21 شب گذشته مورخ 23 دیماه در حالیکه که چشم تمامی افراد با "چشم بند" بسته شده بود به سلولهای انفرادی بند 5 زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند. زندانیان عادی که پیش تر در این سلولها نگهداری می شدند به خاطر این موضوع همگی به سلولهای انفرادی بند 1 زندان مذکور منتقل شدند.
لازم به ذکر است، هر پنج زندانی در یک سلول کوچک در بند 5، که حداکثر دارای 6 متر فضای مفید است نگهداری می شود و مدیریت این بند با اطلاعات سپاه مستقر در زندان رجایی شهر است، تاکنون هویت و محل اولیه بازداشت شهروندان مورد اشاره مشخص نشده است.
مرگ مشکوک یک زن زندانی سیاسی در ارومیه
خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: یک زن زندانی سیاسی در زندان ارومیه پس از تحمل پنج ماه زندان به طرز مشکوکی جان باخت
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته مورخ 16 دیماه، جسم بی جان زهرا جعفری، زندانی سیاسی که بیش از 5 ماه بود در سلولهای انفرادی زندان مرکزی ارومیه به سر می برد پس از انتقال به بهداری به خارج زندان منتقل شد.
به گزارش شاهدان عینی، جسد این زن زندانی که متهم به ارتباط با یکی از گروههای اپوزیسیون بود و نزدیک به 5 ماه را در این زندان به سر برده بود روز گذشته به بهداری زندان ارومیه و سپس به خارج زندان منتقل شده است. نظر به اینکه نامبرده فاقد حکم مشخص و خاصه حکم اعدام بوده دلایل و شکل مرگ این زندانی که در سلول انفرادی نیز نگهداری می شد در هاله ای از ابهام قرار دارد.
لازم به ذکر است علیرغم سابقه متعدد مرگهای مشکوک در زندانها و بازداشتگاههای مختلف ایران هیچگاه تحقیقات منجر به کشف حقیقتی از سوی مسئولان امر در این پرونده ها صورت نگرفته است.
۲۴.۱۰.۸۸
افشاگری وکيل قربانی بازداشتگاه مخوف کهريزک: صدور قرار مجرميت برای يک مقام عالی رتبه ناجا
آینده- وقتی پرونده زندانيان سياسی انتخابات را مطالعه کردم متوجه شدم حکم بازداشت مشخصی وجود ندارد و براساس يک حکم کلی که ۴ روز قبل از انتخابات توسط دادستان صادر شده دستگير شده اند افرادی که در محل کار خود دستگير شده بودند در کيفرخواست آمده است که حين درگيری و دامن زدن به اغتشاش دستگير شده اند
نيکبخت وکيل قربانی بازداشتگاه کهريزک در گفتگو با ويژه نامه اعتماد به افشاگری درباره اين پرونده پرداخته است:......
همه راه ها به سعید مرتضوی ختم نمی شود!

سعید مرتضوی در گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس بعنوان مسئول اصلی جنایات بازداشتگاه کهریزک معرفی و اعلام شد اظهارات او حداقل در دو مورد از جمله اعزام بازداشت شدگان جوان و پرشور به بازداشتگاه کهریزک به جای اوین به بهانه پر بودن زندان اوین و مرگ کشته شدگان در زندان بر اثر مننژیت دروغ بوده است.
طبق اعتراف صریح این گزارش حداقل سه تن در اثر ضرب و شتم و عدم مداوا جان باخته اند و این جنایت با اطلاع کامل و اجازه سعید مرتضوی و دیگر مسئولان انتظامی صورت گرفته است. چنین جنایاتی و جنایات دیگری که با وجود مستندات و شاهدان عینی در این گزارش تکذیب شده اند، حتی در اردوگاههای اسرای جنگی نیز غیر قابل تحمل است.
اما جدا از ابهامات و سوالهای باقی مانده و حل نشده، همین امر که قاضی مرتضوی توسط افراد مورد قبول رژیم جمهوری اسلامی بعنوان مسئول جنایات کهریزک و فردی دروغگو شناخته شده است، انتقادات وکلا و مدافعان حقوق بشر را از عملکرد سعید مرتضوی در دیگر پرونده ها دارای اهمیت بیشتری میکند.
قاضی مرتضوی بعنوان دادستان وقت همزمان با وقوع جنایات کهریزک با صدور کیفرخواستی یکسان، بیش از صدتن از چهره های با سابقه اصلاح طلب و مدیران ارشد نظام را به اتهاماتی مشابه هم به زندان و دادگاه کشاند. در همان زمان از فشارها و شکنجه های شدید و بی سابقه نسبت به بازداشت شدگان از جمله محمد علی ابطحی و سعید حجاریان سخن گفته میشد. از گروگان گیری فرزندان چهره های بازداشت شده و تهدید خانواده هایشان گفته میشد. عکسهای این افراد در دادگاه نیز موید صحت این فشارها بود. به کیفرخواستی که در آن دادگاه ها خوانده شد، توسط دهها حقوقدان و نهاد حقوق بشری تحلیل و بیش از صد مورد نقض قانون در آن بیان میشد. روند تشکیل دادگاه، روند برخوردها، فشارها و شکنجه ها، عدم اجازه حضور به وکلای مدافع در دادگاه یا ملاقات با زندانیان و اعترافات پر از ابهام از نظر ناظران و حقوقدانان و فعالان حقوق بشر ، غیر قانونی و ناعادلانه شمرده شده و محکوم شد.
اکنون بر اساس همان کیفر خواست و اعترافات نمایشی و در ادامه همان روند ناعادلانه رسیدگی، احکامی سنگین و بی سابقه برای آن زندانیان صادر شده است. آیا دادستان وقت و مدعی العموم، سعید مرتضوی که در مورد بازداشتگاه کهریزک عامدانه دروغ گفت و کاملا به جنایات شنیعی که در آنجا میگذشت آگاه بود، میتوانست در پرونده های دیگری که در همان زمان و در همان زمینه تحت مسئولیتش بود، صحیح و قانونی عمل کند؟ آن جانباختگان شهید در کهریزک کشته شدند و دیگر در میان ما نیستند اما تکلیف زندانیانی که به خاطر اعمال قاضی مرتضوی به اعدام، چندین سال زندان و ممنوعیت مادم العمر از فعالیتهای اجتماعی محکوم میشوند و در دادگاه های تجدید نظر نیز رأیشان تایید میشود چه میشود؟ آیا با محکوم شناخته شدن سعید مرتضوی روند رسیدگی به آن پرونده ها بررسی مجدد میشود؟ البته جواب روشن تر از سوال است زیرا اگر به واقع مسئول واقعی و اصلی سعید مرتضوی بود باید با کنار رفتن وی، روند غیر قانونی احکام و اعترافات و بازداشتها متوقف میشد. اما می بینیم که نشده است و حتی روند پر شتاب تری میگیرد.
نمیتوان پذیرفت که همه سرنخ ها به سعید مرتضوی ختم میشود، همانگونه که پذیرفته نشد و به جای آن سرنوشت تاریک سعید امامی دوباره بر زبانها افتاده است.
اما طنز تلخ انجاست که سعید مرتضوی رسما مسئول وقایع کهریزک شناخته میشود و ساعتی بعد بعنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق و ارز انتخاب میشود. آیا همین است معنی استقلال قوا؟!
سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی
سدازا
۲۰.۱۰.۸۸
این 5 محارب همان قاتلان مردم در عاشورا هستند؟
رئوس اخبار مربوط به زندانیان اعتقادی از سایتهای حقوق بشری
حکام سنگین برای یازده تن از شهروندان بهایی

شش نفر صبح امروز در اصفهان اعدام شدند
نامی از این شش نفر برده نشده است.
عدم قبول مسئولیت دستگاه امنیتی در خصوص بازداشت علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی

نامه خانواده جوان محکوم به اعدام به دبیرکل سازمان ملل

گزارش کميته حقيقتياب درباره حادثه کوی دانشگاه به مجلس ارائه نشده است
گزارشی از آخرین وضعیت مصطفی سلیمی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام
دختران و زنان دستگیر شده روز عاشورا تحت فشارهایی طاقت فرسائی قرار دارند
۱۷.۱۰.۸۸
محاكمه پنج متهم حوادث عاشورا به اتهام محاربه
17 دی 1388
هرانا- دادسراي عمومي و انقلاب تهران با صدور اطلاعيهاي اعلام كرد كه پرونده 5 نفر از متهمين حوادث روز عاشورا به اتهام محاربه تكميل و به دادگاه ارسال شد.
به گزارش روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، پرونده پنج نفر از متهمان آشوبهاي روز عاشورا با صدور كيفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارسال شد.
رسيدگي به جرايم اين متهمان به زودي در يكي از شعب دادگاه انقلاب اسلامي تهران با حضور وكلاي آنان و نماينده مدعي العموم برگزار ميشود.
بر اساس اطلاعيه دادسراي عمومي و انقلاب تهران اين كيفرخواست ها در پي دستگيري متهمان در آشوب هاي روز عاشورا، گزارش ماموران ، تكميل تحقيقات و اقرار صريح متهمان صادر شده است . عباس جعفري دولت آبادي، دادستان عمومي و انقلاب تهران پيش از اين اعلام كرده بود، قوه قضائيه براساس قانون با مجرمان برخورد خواهد كرد.
اولین تماس مجید توکلی همزمان با صدور حکم
17 دی 1388
کمیته گزارشگران حقوق بشر
دادگاه انقلاب شهر تهران برای مجید توکلی از فعالان برجسته دانشجویی اقدام به صدور حکم کرد.
به گزارش واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مجید توکلی از فعالان برجسته دانشجویی که روز 16 آذرماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود برای اولین بار از زمان بازداشت اجازه تماس تلفنی با خانواده خود را پیدا کرد.
وی عنوان داشت ابتدای هفته جاری در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مورد محاکمه بر اساس چهار اتهام "توهین به رهبری، توهین به ریاست جمهوری، اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام" قرار گرفته است.
از جزئیات دادگاه آقای توکلی که بدون داشتن وکیل مدافع و در پشت درهای بسته برگزار شده است اطلاعی در دست نیست اما این دادگاه با اعتراض مجید توکلی همراه بوده است.
روز جاری به نامبرده اطلاع داده شده است که حکم ایشان صادره شده و به زودی به وی یا وکیل وی ابلاغ خواهد شد. اتهامات سنگین مطرحه و روند فوری صدور حکم بر نگرانی ها از حکم صادره افزوده است.
مجید توکلی در حال حاضر در سلولهای انفرادی بند 240 در زندان اوین نگهداری میشود، وی در زمان بازداشت و بازجویی به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه جسمی و روحی قرار داشته است. این فشارها همچنان ادامه دارد.
اقدام غیراخلاقی دستگاه امنیتی مبنی بر انتشار تصاویر وی با پوشش زنانه توام با نشر اکاذیب موج گسترده ای از اعتراضات فعالان حقوق بشر در سراسر دنیا را به همراه داشت.
لازم به یادآوری است، مجید توکلی دو سال پیش نیز به مدت 15 ماه به اتهام چاپ نشریات جعلی در زندان بود که بعد از این مدت از اتهامات وارده تبرئه شد. او در مدت زندان 70 مورد از شکنجههای صورت گرفته بر روی خود را افشا کرد.
همچنین او بار دیگر در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان که لغو شده بود بازداشت و مدت 115 روز را در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین گذارند و اخیرا با تودیع وثیقه سنگین آزاد شده بود.